توضیحات کامل
پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افسردگی راب زتل (2015)
توضیحات ابتدائی
آماده شده در 8 جلسه درمانی
بصورت آموزش گروهی و فردی و دارای توضیحات کامل هر جلسه
10 صفحه ورد
قابل ویرایش با فونت B lotus سایز 14 و فاصله خطوط 1.5
دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA
توجه : متن جلسات داخل فایل دقیقا به همین شکلی است که در توضیحات پایین آمده است. چنانچه اینجا شرح خاصی برای جلسه نمیبینید، داخل فایل نیز به همین صورت است. چنانچه شرح جلسه اینجا آورده شده باشد، یعنی فایل دریافتی نیز حاوی شرح جلسات است.
فهرست مطالب
جلسه اول: قرارداد درمانی
جلسه دوم: کنترل مسئله است
جلسه سوم: جایگزین برای کنترل پذیرش/تمایل
جلسه چهارم: گسلششناختی
جلسه پنجم: مشاهده خود، خود به عنوان زمینه
جلسه ششم: تصریح ارزشها
جلسه هفتم: عمل متعهدانه
جلسه هشتم: خلاصه جلسات قبل
نمونه جلسات که در این پروتکل وجود دارد
جلسه یکم
در جلسه نخست ابتدا اعضا و مشاور خود را معرفی کردند و به عنوان مشاور مقداری از پیشینه خود صحبت کردم و درباره مشاور و هدف جلسات توضیحاتی داده شد. سپس از هر یک از اعضا خواسته شد تا یکی از مشکلات اخیرشانو تلاشهایی که برای حل آن به عمل آوردهاند را بیان کنند و با استفاده از این قضیه درماندگی سازنده توضیح داده شد و این مسئله الغا شد که کنترل مسئله است نه راهحل.
استعارههای این جلسه عبارتند از انسان در چاه، طنابکشی یا هیولا و ببر گرسنه.
استعاره انسان در چاه
خود را در موقعیتی تصور کنید که در یک مکانی قرار دارید در حالیکه چشمان شما بسته است و جعبه ابزار کوچکی در اختیار شما قرار داده شده است، به شما گفته شده است که کار شما قدم زدن در این مکان با چشمان بسته است. در این مکان چاههای زیادی قرار دارد که شما از وجود آنها آگاه نیستید. شما شروع به راه رفتن میکنید و دیر زود به داخل یکی از چاهها میافتید، بلافاصله اطراف را بررسی میکنید و به دنبال راه فراری از آن چاه میگردید اما در خواهید یافت که هیچ راه گریزی نیست، به سراغ جعبه ابزار میروید شاید بتوان ابزاری برای کمک در آن یافت اما تنها ابزار موجود در داخل جعبه، بیلچه است. از بیلچه استفاده میکنید اما تنها کاری که میتوتن با بیلچه انجام داد کندن زمین است و در این موقعیت کندن زمین تنها چاه را عمیقتر و موقعیت را بدتر میسازد. کندن را سریعتر میکنید و بیلچههای مختلفی را امتحان میکنید اما هنوز داخل چاه هستید و تلاش شما فقط باعث شده که چاه عمیقتر شود. از افراد پرسیده شد که بهترین راهحل در این موقعیت چیست؟ بعضی پاسخها بیربط به موقعیت و بعضی همراه با خلاقیت بود مثلاً اینکه از بیلچهها استفاده میکنم و در دیواره چاه پله درست میکنم اما توجه افراد به این موضوع جلب شد که چاه طوریست که خاک آن بسیار نرم است و زمان حالپذیر نیست و اینکه بهترین کار در این موقعیت به جای بلافاصله دست به بیلچه شدن زندگی کردن در زمان حال است؛ یعنی نه به گذشته فکر کنیم و خود را بابت افتادن در چاه سرزنش کنیم و نه به آینده بیندیشیم و دنبال استفاده از بیلچهها برای فرار از موقعیت باشیم. مهمترین کار پذیرش آن موقعیت در زمان حال است.
استعاره طنابکشی با هیولا
در این استعاره به دو نفر از افراد گفته شد. که یکی برای بازی نقش فرد و دیگری نقش ذهن او که به شکل یک هیولا است و قدرت بدنی او از طرف مقابل بیشتر است، بیابند از آنها خواسته شد که هر کدام سر یک طناب را که به دست آنها داده شده بود تا جایی که توان دارند به سمت خود بکشند و تصور کند که در بین آنها یک چاه قرار گرفته و هرکس که بازنده باشد داخل چاه میافتد. هر دو تا چند دقیقه تمام تلاش خود را کردند. سپس از فردی که در برابر ذهنش قرار داشت پرسیده شد چه احساسی دارد و او پاسخ داد که احساس خستگی دارد و کلافه است. از او پرسیده شد آیا راهحل دیگری غیر از تلاش برای شکست هیولای مقابل چیزی به ذهنش میرسد؟ پاسخ این بود که میتوانم طناب را رها کنم. نتیجه این استعاره این است که فرد به این نتیجه میرسد که تلاش برای غلبه بر ذهن و درگیر شدن با آن کاری بیثمر است.
استعاره ببر گرسنه
در این استعاره به افراد گروه گفته شد بچه ببر کوچکی را تصور کنند که او هر روز تغذیه میکنند و ببر هر روز بزرگتر و بزرگتر میشود و وعدههای غذایی بیشتر و بزرگتری را مطالبه میکند و دیگر نعره میکشد و غیر قابل کنترل گشته است. این بچه ببر را به تجارب مراجع تشبیه میکنیم که از آنها اجتناب کرده تا آنجا که بر او غلبه یافتهاند و غیرقابل کنترل شدهاند.
پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افسردگی_1563991707_28917_5739_1202.zip0.02 MB |