فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دارای 14 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری عزت نفس وپیشرفت تحصیلی
فصل دوم: پیشینه تحقیق
مبانی نظری
مبانی تجربی
مدل تحليلي
مبانی نظری:
تعاریفی از عزت نفس:
مازلو عزت نفس را عبارت میداند از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی. چنانچه ارضاء گردد فرداحساس ارزشمند بودن، توانا بودن، مثمر به ثمر بودن و احساس غرور و اعتماد به خود میکند و اگر ارضاء نگردد فرد احساس حقارت، درماندگی و ضعف میکند (مدی، 1976).
راجرز عزت نفس را عبارت میداند از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود (شاملو، 1368).
روزنبرگ میگوید: هر فرد آگاهیهایی در مورد خود دارد، بخش ارزشی این آگاهیها عزت نفس نام دارد رابسون عزت نفس را عبارت میداند از حس رضامندی، خویشتنپذیری که ارزیابی خود درباره ارزشمندی قدر و منزلت، جذابیت، شایستگی و کفایت و توانایی جهت ارضای تمایلات و خواستههای فرد، منتج میشود.
مؤلفههای عزت نفس عبارتند از: 1-امنیت 2-خودپذیری 3-پیوندجویی 4-تعهد 5-شایستگی
ابعاد عزت نفس:
1-بعد اجتماعی:
هر چقدر ارتباط شخص با اجتماع کمتر باشد و فاقد محبت لازم و حمایتهای اجتماعی باشد باعث کاهش عزت نفس فرد خواهد شد و هر چقدر ارتباط فرد با اجتماع بیشتر شود و از حمایتهای اجتماعی و محبت لازم برخوردار باشد عزت نفس فرد بیشتر خواهد بود.
2-بعد تحصیلی:
موفقیتها و شکستهای فرد در امر تحصیل علم و دانش در مدرسه و مسائل مربوط به آن مستقیماً بر عزت نفس اثر میگذارد و هر چه شکست بیشتر باشد عزت نفس پایین و هر چقدر موفقیت فرد بیشتر باشد عزت نفس فرد بالا خواهد رفت.
3-بعد جسمی:
هر فرد نسبت به ظاهر و توانایی جسمی خود یک ارزیابی و برداشت دارد اگر این تصور در برداشت از وضعیت ظاهری و جسمی فرد منفی باشد از این نظر عزت نفس فرد پایین خواهد بود و برعکس.
4-بعد خانوادگی:
فردی که احساس میکند عضو باارزشی از خانواده است و احترام بیشتری برای او قائلند عزت نفس او بالا خواهد بود.
5-بعد کلی عزت نفس:
ارزیابی و تصور کلی فرد از خود و خویشتن است و اساس ارزیابی فرد در همه زمینه
هاست.
نیاز حرمت و احترام به خود
فرد پس از برآورده ساختن نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی و عشق متوجه جلب احترام دیگران و احترام به خود میشود.
همه ما به عنوان یک انسان احساس میکنیم حق داشته باشیم که دیگران در قالب وجودی صاحب ارزش، با ما رفتار کنند. اهانت و پرخاش شدید یک کودک سه ساله به یک کودک کوچکتر از خود شاید رنجش و ناراحتی برای او فراهم سازد. این ناراحتی را حداقل از چشمان کودکی که مورد تعرض و اهانت قرار گرفته میتوان مشاهده کرد. شخصی که احساس ناکارآوری میکند احتمالاً توان و انرژی خود را به قصد تأیید کارآوری، متوجه خویش میسازد.
او مایل است کارآوری و شایستگی خود را به دیگران نشان دهد ولی بیشتر به قانع ساختن خویش سرگرم میشود. نیاز احترام به خود با عزت نفس تعامل دارد یعنی احساسهایی که درباره خودتان دارید تا اندازهای بسیار زیاد با باورهایتان نسبت به دیگران بستگی د ارد به ویژه دیگرانی که به شما احترام میگذارند. اشخاصی که به خود احترام میگذارند و یا از سوی دیگران احترام میبینند به ندرت اتفاق میافتد که بخواهند تواناییها و ظرفیتهای خویش را نشان دهند. آنها صرف نظر از آنچه انجام دادهاند یا میدهند و یا دیگران چگونه احترامشان را دارند از این وضع لذت میبرند و شاید دچار غرور و افتخار هم شوند این دسته افراد مداوماً به تعریف و تمجید نیاز ندارند و خواهان توجه مستمر نیستند (هر چند ممکن است از توجه خوششان آید). اینگونه افراد از داورهای نسبت به خود یا قضاوت کردن درباره دیگران نه ترس و واهمهای دارند و نه از انجام این کار عقبنشینی میکنند. آنها همچنین نیاز دارند که برای رفع نگرانیهای خود وقت و انرژی فراوانی صرف نمایند (بخشی، 1383).
نشانههای عزت نفس ناسالم و عزت نفس سالم:
هم چنان که کودک رشد میکند و بزرگ میشود، عزت نفس او هم تغییر مییابد و دچار نوسان میشود. هر چه کودک تجربهی بیشتری کسب میکند و ادراک جدیدی نسبت به خویشتن پیدا میکند، عزت نفس او هم بر همان پایه دچار تحول میشود. خوب است والدین نسبت به نشانههای عزت نفس سالم و عزت نفس ناسالم هوشیار باشند تا بتوانند به موقع به فرزندان خود کمک کنند. کودکی که دچار ضعف عزت نفس است، درصدد یادگیری و یا کسب مطلب تازهای بر نمیآید. او همیشه دیدی منفی نسبت به خود داشته و جملاتی مثل من یک ابله هستم هیچ وقت هیچی یاد نمیگیرم و یا هیچ کس به من توجهی نمیکند، به خود میگوید: او قدرت تحمل ناکامیها را ندارد و به سادگی از رفتار و گفتههای سایرین دلخور شده و میرنجد. کودکانی که عزت نفس پائینی دارند، موانع و مشکلات موقت را پایدار و همیشگی میپندارند و چنین شرایطی را غیرقابل تحمل میدانند. به عبارت بهتر حس بدبینی در آنها مسلط و حکمفرما است .
برعکس، کودکی که از عزت نفس بالایي برخوردار است، از معاشرت با دیگران لذت میبرد و از بودن در محافل اجتماعی و انجام فعالیتهای گروهی به اندازهي انجام کارهای فردی و شخصی احساس رضایت و ناراحتی میکند. او از اقدامات جدید استقبال میکند و وقتی با مشکلی روبرو میشود توانایی یافتن راه حل را در خود میبیند. او هیچگاه استعدادهای خود را دست کم نمیگیرد و کاستیهای درونی خود را منصفانه میپذیرد. برای مثال، به جای این که بگوید: من یک ابله هستم، میگوید: من معنی آن را نمیفهمم؟ او نسبت به نقاط ضعف و قوت خود آگاه است و حس خوشبینی و مثبتنگری در او مستولی است (سلحشور، 1379).
عوامل مؤثر بر رشد عزت نفس کودکان و نوجوانان عبارتند از:
الف) خانه-روابط موجود بین والدین، خواهرها و برادرها، پدربزرگ، مادربزرگ و سایر اقوام و نزدیکان، تأثیر مستقیمی بر میزان عزت نفس کودک دارد. تجاربی که کودک از محیط زندگی خود کسب میکند، دوستیابی، نوع بازیهای انتخابی و رویدادهای خوشایند و ناخوشایند دوران کودکی بر شکلگیری حس عزت نفس کودک مؤثرند.
ب) مدرسه-روابط اجتماعی و دوستانهای که کودک با همسالان خود برقرار میکند، معلمین، مربیان و مشاوران مدرسه بر میزان عزت نفس کودکان نقش بسزایی دارند. همچنین تجاربی که کودک از طریق انجام وظایف و تکالیف درسی خود میآموزد، فعالیتهای فوق برنامه، ورزش، نظم و انضباط نقش عمدهای در این خصوص ایفاء میکند.
ج) اجتماع-روابط مختلفی که کودک با سایر افراد جامعه برقرار میکند، اعم از فرهنگهای مختلف، نژادها و مذاهب گوناگون، میتواند بر میزان رشد عزت نفس مؤثر باشند (سلحشور، 1379).
...
مبانی نظری عزت نفس و پیشرفت تحصیلی_1558082636_26950_5739_1627.zip0.03 MB |