فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری مفهوم بنيادي سود و اهميت آن دارای 35 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
1-2- مقدمه
19
2-2- مروري بر مفهوم بنيادي سود و اهميت آن :
24
3-2- مفهوم سود در سطح ساختار ( قواعد و تعاريف):
26
4-2- مفهوم سود در سطح معاني ( ارتباط با واقعيت هاي اقتصادي ):
26
5-2- مفهوم سود در سطح عمل( نحوه استفاده از آن توسط استفاده كنندگان):
27
6-2- ثبات و پايداري سود :
28
1-6-2- ثبات سود (سود دائمی)
28
2-6-2- اجزای دائمی در مقابل اجزاء موقتی سود
29
3-6-2- ابزارهای مدیریت سود
31
7-2- پیشینه تحقیق
36
8-2- تحقیقات در زمینۀ مدیریت سود در ایران
43
9-2- تعریف مدیریت سود
44
1-9-2- عوامل موثر در قیمت گذاری کالا :
44
2-9-2- کشف مدیریت سود
47
10-2- چارچوب نظری مدیریت سود
49
1-10-2- اجزای دستکاری سود
49
2-10-2- بررسی و ارزیابی ادبیات تعریف مدیریت سود
51
1-2- مقدمه
فرایند اندازه گیری سود و نتیجۀ آن نقش مهمی در ادارۀ شرکت دارد و معمولا کاربران صورت های مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. از آنجا که محاسبۀ سود بنگاه اقتصادی متاثر از روش های برآوردی حسابداری است و تهیۀ صورتهای مالی به عهدۀ مدیریت واحد تجاری است, ممکن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید (ولی زاده لاریجانی، 1387).
(هلی و والن، 1999) بیان می کنند که «مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دستکاری نمایند. این هدف یا به قصد گمراه کردن برخی از صاحبان سود در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت یا تاثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آنها منوط به دستیابی به سود شخصی است». این محققان دو شکل از مدیریت سود را مستند می کنند. شکل اول، شامل انتخاب روشهای حسابداری مناسب برای دستیابی به سطوح مطلوب و مورد نظر سود (به عبارت دیگر، مدیریت سود مبتنی بر ارقام حسابداری) است، و شکل دوم از زمان بندی و یا میزان تصمیمات عملیاتی برای دستیابی به سود مطلوب و موردنظر بهره می گیرد (به عبارت دیگر، دستکاری فعالیت های واقعی). شکل اول مدیریت سود یعنی مدیریت سود مبتنی بر ارقام حسابداری، نسبتا در سال وقوع تغییر مشخص است که ممکن است حسابرس آن را به شیوه ای مرسوم مشخص سازد. ممکن است تشخیص شکل دوم که از طریق تصمیمات عملیاتی صورت می گیرد، برای شخص خارج از شرکت سخت باشد (شیپر، 1989) و بعید به نظر می رسد که به عنوان تخلف از قوانین تشخیص داده شود.
بسیاری از پژوهش های پیشین در مورد مدیریت سود، رویکرد محدودی داشته اند. گوردون، هورویتز و میرز (
GHM
) از سه روش جهت تعیین این که سود هر سهم شرکت، بالاتر یا پایین تر از سطح عادی است، استفاده کردند. نخستین روش با استفاده از معیار کردن سود نرمال نهفته است ، سپس برای 2 سال گذشته معیار می شود و با نرخ رشد متوسط صنعت مقایسه می شود. این مقایسه جهت تعیین کمتر یا بیشتر بودن سود شرکت از سطح نرمال، صورت می گیرد. دومین روش، سود " نرمال " را با استفاده از نرخ رشد یک سال معیار شده تعدیل می نماید و سپس سود تعدیل شده را با سود واقعی هر سهم مقایسه می نماید، تا مسیر انحراف از نرمال به دست آید. روش سوم بر مبنای نرخ ارزش دفتری واقعی ضرب می شود تا سود " نرمال " به دست آید. سود عادی و واقعی با هم مقایسه می شوند تا مسیر هموارسازی واقعی تعیین شود. در هر روش، معیارها به اختیار داده می شوند.
یافته های آزمون (
GHM
)، شواهد کمی را برای اثبات این فرضیه که شرکت ها در تلاش برای مدیریت سود می باشند، فراهم می آورد. این یافته ها را می توان به دلیل مشکلات پدید آمده از هموارسازی و یا استفاده از داده ها در دوره زمانی کوتاه می توان دانست. "
GHM
...
پیشینه و مبانی نظری مفهوم بنيادي سود و اهميت آن_1556789942_26366_5739_1750.zip0.08 MB |