فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری مدل هاي هوش هيجاني دارای 40 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری مدل هاي هوش هيجاني
مقدمه
رهبري يك سازمان براي انطباق با تغييرات و به منظور بقا و رشد در محيطهاي جديد، ويژگيهاي خاصي را مي طلبد كه عموماً مديران براي پاسخ به آنها با مشكلات بسياري مواجه مي شوند. يكي از مهمترين خصيصه ها كه مي تواند به رهبران و مديران در پاسخ به اين تغييرات كمك كند، هوش هيجاني است. هوش هيجاني موضوعي است كه سعي در تشريح و تفسير جايگاه هيجانها و احساسات در توانمنديهاي انساني دارد. امروزه هوش هيجاني به عنوان نوعي هوش که هم شامل درک دقيق هيجانهاي خود شخص وهم تعبير دقيق حالات هيجاني ديگران است ، تبيين شده است .هوش هيجاني ،فرد را از نظرهيجاني ارزيابي مي كند، به اين معني که فرد به چه ميزاني ازهيجانها واحساسهاي خود آگاهي دارد وچگونه آنها راکنترل واداره مي کند. نکته قابل توجه درراستاي هوش هيجاني اين است که تواناييهاي هوش هيجاني ذاتي نيستند و آنها مي توانند آموخته شوند . سازمانها براي اينكه بتوانند درمحيط پرتلاطم ورقابتي امروزباقي بمانند، بايدخودرابه تفكرهاي نوين كسب وكارمجهزسازند و به طورمستمر خود را بهبود بخشند. رهبري اين گونه سازمانها بسيار حساس و پيچيده است وزماني اين حساسيت دو چندان مي شود كه رهبر با تغييرهاي انطباقي روبه رو باشد كه بسيار متفاوت از تغييرهاي فني است. مشكلات فني از طريق دانش فني و فرآيندهاي متداول حل مسئله قابل حل هستند، در حالي كه مشكلات انطباقي در برابر اين گونه راه حلها متفاوت است. با توجه به اينكه هوش هيجاني، توان استفاده از احساس و هيجان خود وديگران دررفتار فردي و گروهي در جهت كسب حداكثر نتايج با حداكثر رضايت است. بنابراين، تلفيق دانشهای لازم و تواناييهاي هيجاني در مديريت و کارمندان مي تواند در سوق دادن سازمان به سوي دستيابي به هدف
كارساز و مفيد باشد.
ادبیات موضوعی
براساس بررسی هایی که انجام شد ، تحقیقات صورت گرفته در مورد هوش هیجانی بیشتر در مورد مسائل مربوط به رهبران و مدیران سازمانی ، علوم تربیتی ، زناشویی ، ورزشی بوده و کمتر در باره مسائل مربوط به مدیریت منابع انسانی و توجه به کارمندان و نیروی فروش ، این تحقیقات انجام گرفته است که در ادامه به چند مورد از آنها انجام شده اشاره می گردد.
تحقیقات انجام شده در ایران
1- آقای منوچهرجویباری از موسسه عالي آموزش و پرورش مديريت و برنامهريزي به مقايسه هوش هيجاني در ميان سطوح سه گانه مديران (عالي - مياني - پايه ) سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و سازمانهاي تابعه پرداخته است .یافته های این پژوهش نشان داد که وضعیت هوش هیجانی در سطوح مختلف مدیریت متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معناداری 05/0 می باشد همچنین در سه بعد خودآگاهی ،انگیزش و خود نظمی مدیران با هم تفاوت داشته و در دو بعد دیگر یعنی همدلی و مهارتهای اجتماعی تفاوتی مشاهده نگردیده است.
2- خانم سيما حسنخوئي ازدانشگاه الزهرا.دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي به بررسي رابطه هوش هيجاني و مهار شغلي با رضايت شغلي مديران مدارس شهر بيرجند پرداخته که نتایج این تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد و همچنین مردان و زنان در چهار بعد خودآگاهی ، انگیزش، خود نظم دهی و مهارتهای اجتماعی تفاوتی نداشته اما همدلی در بین زنان بیشتر از مردان است.
3- آقای كوروش بني هاشميان از دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس رابطه هوش هيجاني ، سبك رهبري و كارآمدي مديران مدارس را مورد بررسی قرارداده است . حاصل این تحقیق عبارتنداز : الف- مدیرانی که از هوش هیجانی بالاتری نسبت به سایر مدیران برخوردارند از سبک مدیریت مشارکتی بیشتر استفاده مس کنند. ب- زنان بیشتر از مردان از سبک مشارکتی استفاده می کنند. پ- درمدارسی که مدیران از سبک مشارکتی استفاده می کنند معلمان از رضایت شغلی بیشتری برخوردارند. ت – بین سبک رهبری مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای وجود ندارد. ث- زنان در مقایسه با مردان از هوش هیجانی بیشتری برخوردارند.
4- خانم شقايق زهرايي ازدانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه الزهراء به بررسی تاثير آموزش برخي مولفههاي هوش هيجاني بر رضايت شغلي و بهرهوري كاركنان شركت مهندسي و ساخت تاسيسات دريايي پرداخته است . نتایج این تحقیق نشان دادکه آموزش بر افزایش رضایت شغلی کارکنان و مولفه های آن و همچنین بهبود ارزیابی اولیه از دید مدیران و مولفه های آن اثربخش نبوده است اما بر افزایش بهره وری کارکنان و مولفه های آن و بهبود ارزیابی کارکنان از دید مدیران و مولفه های آن به جز کمیت کار و ریسک پذیری در دراز مدت تاثیر معنی داری داشته است.
5 - اقاي محمد علي بشارت به بررسي رابطه ابعاد شخصيت وهوش هيجاني , پرداخته است. ايشان در اين پژوهش نوع رابطه ابعاد شخصيت شامل نوروزگرايي , برونگرايي , تجربه پذيري , همسازي و وظيفه شناسي با هوش هيجاني در بين دانشجويان رشته هاي مختلف دانشگاه تهران بررسي نموده است. نتايج پژوهش نشان داده است که بين هوش هيجاني و ابعاد برون گرايي , تجربه پذيري , همسازي و وظيفه شناسي همبستگي مثبت معني دار و بين هوش هيجاني و نوروزگرايي همبستگي منفي معني داري وجود دارد.
6- خانم معصومه اسماعيلي , دکتر احدي , دکتر دلاور و دکتر شفيع آبادي به بررسي تاثير آموزش مولفه هاي هوش هيجاني بر سلامت روان پرداخته اند . در اين پژوهش که باطرحي آزمايشي انجام شده است گروه آزمايشي در معرض آموزش مولفه هاي هوش هيجاني قرار گرفته و در جلسات آموزشي طراحي شده در هفته شرکت نموده اند. تحليل يافته هاي تحقيق نشان داد که آموزش مولفه هاي هوش هيجاني در افزايش سلامت روان موثر بوه و علائم بيماري را در مولفه هاي سلامت روان کاهش داده است . لذا آموزش مولفه هاي هوش هيجاني سبب ارتقاي سلامت رواني مي شود بطوري که فرد بهره بهتري در گزارش هاي شخصي از موفقيت در مقابله بامشکلات به دست مي آورد . اين مقاله در فصلنامه روانپزشکي و روانشناسي باليني ايران شماره , 49 شهريور 86 به چاپ رسيده است.
7- خانم ايران ذراتي , آقاي امير امين يزدي و پرويز آزاد فلاح به بررسي رابطه هوش هيجاني و سبک هاي دلبستگي پرداخته اند. اين پژوهش در بين دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد انجام شده و نتايج نشان مي دهد که بين سبک دلبستگي ايمن و هوش هيجاني رابطه مستقيم و معناداری وجود دارد. سبک دلبستگي ناايمن , مضطرب - دوسوگرا با هوش هيجاني رابطه معکوس و معنادار داشت . مردان و زنان در اين پژوهش از نظر هوش هيجاني تفاوت معناداري نداشتند. تحليل دراين تحقيق نشان داد که سبک هاي دلبستگي پيش بيني کننده خوبي براي هوش هيجاني و مولفه هاي آن هستند. انها در اين پژوهش نتيجه گرفتند که روابط کودک , والدين زمينه مهم و تاثير گذاري بر رشد توانايي هاي کودکان است که آنان را قادر مي سازد تا درمورد خودشان , ديگران و تعاملات اجتماعي بياموزند. اين مقاله در فصلنامه تازه هاي علوم شناختي , شماره , 29 بهار 85 به چاپ رسيده است.
8- آقاي منصور حکيم جوادي و آقاي جواد اژه اي به بررسي رابطه کيفيت دلبستگي و هوش هيجاني در دانش آموزان عادي و تيز هوش پرداخته اند. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که بين کيفيت دلبستگي و هوش هيجاني رابطه معناداري وجود دارد. تحليل واريانس چند عاملي نشان از معناداري اثر جنس در زيرمقياس مقابله , حرمت خود, روابط بين فردي , خود آگاهي هيجاني و خود شکوفايي داشت.
نتايج نشان از دلبستگي بيشتر تيز هوشان به همسالان و دلبستگي بيشتر گروه عادي به خانواده داشت. دختران داراي هوش هيجاني بيشتري از پسران بودند. اين مقاله در فصلنامه روانشناسي , شماره , 30 تابستان 83 به چاپ رسيده است.
9- آقاي دکتر محمد علي بشارت تاثير هوش هيجاني بر کيفيت روابط اجتماعي را مورد بررسي قرار داده است. اين پژوهش در بين دانشجويان دانشگاه تهران انجام شده و نتايج حاصل مويد آن است که بين هوش هيجاني و مشکلات بين شخصي دانشجويان همبستگي منفي معنادار وجود دارد . هوش هيجاني همچنين با زمينه هاي مختلف مشکلات بين شخصي دانشجويان همچون قاطعيت , صميميت ,مسئوليت پذيري هم بستگي معني دار دارد. هوش هيجاني با تقويت سلامت رواني توان همدلي با ديگران , سازش اجتماعي رضايت از زندگي مشکلات بين شخص را کاهش مي دهد و زمينه بهبود روابط اجتماعي را فراهم مي سازد.هوش هيجاني همچنين از راه ويژگي هاي ادراک هيجاني , آسان سازي هيجاني , شناخت هيجاني و مديريت هيجان ها و با ساز و کارهاي پيش بيني , افزايش توان کنترل و تقويت راهبردهاي رويارويي کار آمد به فرد کمک مي کند تا کيفيت روابط اجتماعي را بهتر سازد. اين مقاله در فصلنامه مطالعات روانشناختي شماره 3 تابستان 86 به چاپ رسيده است.
تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
1
- رايس (1999) متخصص آمريكايي در زمينه منابع انساني، مقياس چند عاملي هوش هيجاني را روي 164 نفر از كاركنان عادي و 11 نفر از رهبران اين كاركنان كه در يك شركت بيمه مشغول به كار بودند، اجرا كرد و با اين آزمون به ارزيابي هوش هيجاني آنان پرداخت. همبستگي بين نمره هاي مربوط به گروه رهبران درآزمون هوش هيجاني با نمره هاي كارآيي آنان كه توسط مديران اداره درجه بندي شده بود (51/0=
r
) محاسبه شد. همبستگي بين ميانگين نمره هاي گروه در آزمون هوش هيجاني و امتيازبندي مديران از عملكرد آنان در ارائه خدمات به مشتريان (46/0=
r
) بود. در اين بررسي، رابطه بين هوش هيجاني و عملكرد پيچيده بود. مثلاً نمره هوش هيجاني بالاتر رهبر گروه كه از طريق آزمون هوش هيجاني اندازه گيري شده بود، با امتياز بندي مديران از نظر دقت گروه در رسيدگي به شكايات مشتريان، رابطه منفي (35/0=
r
) داشت، در حالي كه عملكرد امتيازبندي شده توسط اعضاي گروه همبستگي مثبت و نسبتاً بالايي (58/0 =
r
) با هوش هيجاني داشت.
2- يك گروه تيم تحقيق استراليايي كه توسط «جردن»، «اشانازي»، «هارتل» و «هوپر» (1999) رهبري مي شد. عملكرد 44 گروه را طي دوره زماني 9 هفتهاي مورد بررسي قرار داد. هوش هيجاني اعضاي گروهها با استفاده از يك مقياس خود سنجي كه براساس مدل ماير و سالووي طراحي شده بود، اندازه گيري شد. محققان، عملكرد گروههايي كه در زمينه هوش هيجاني بالا يا پائين بودند را تحليل كردند. در آغاز مطالعه، عملكرد گروههايي كه هوش هيجاني بالايي داشتند. به طور معناداري بيشتر از عملكرد گروههايي بود كه هوش هيجاني پائيني داشتند و در پايان هفته نهم، عملكرد هر دو گروه در يك سطح قرار داشت.
3- وانگ ولاو تاثيرات مهارتهاي مديريت هيجاني را در عملکرد شغلي , رضايت شغلي , تعهد سازماني و نقل و انتقال کارکنان بررسي کردند. آنان دريافتند که هوش هيجاني با عملکرد شغلي و رضايت شغلي رابطه معنی داری دارد.
4- بار- آن و پارکر بيان کردند که در بيشتر شاخص هاي
...
مبانی نظری مدل هاي هوش هيجاني_1579466489_35865_5739_1956.zip0.12 MB |