بررسي مراحل رشد زبان در يك كودك طبيعي انگليسي زبان دارای 150 صفحه با فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
مقدمه مترجم 1
عوامل تعيين كننده مراحل يادگيري 2
تكواژهاي اوليه ديگر 5
افعال معين 5
پسوندهاي صفت و اسم 6
يادگيري قانون صرفي و جنبههاي ديگر زبان 7
تحول شكل جمله 10
عناصر جمله 11
تحول عبارت اسمي 11
تحول عبارت فعلي 13
زمان و ارجاع 19
انواع جمله 23
شكل جمله خبري 24
شكل جمله پرسشي 29
شكل جمله امري 35
شكل جمله منفي 36
درونهگيري و ربط 41
درونهگيري عبارتي 43
درونهگيري مصدري 44
درونه گيري اسم فعل 45
درونهگيري بند وابسته 46
ربط بندي 51
خلاصه 57
تحول واجشناختي 58
فرايندهاي واجشناختي 60
فرايندهاي ساختار هجايي 60
فرايند همگوني 63
فرايندهاي جانشيني 64
فرايندهاي چندگانه 66
درك و توليد 67
خلاصه 68
نتيجهگيري 69
مباحثه 70
خودآزمايي 71
تحول معناشناختي و كاربرد زبان در افراد مدرسهرو و بزرگسال 73
اهداف فصل 74
تحول كاربرد شناختي 79
داستانها 80
تحول داستانها 83
تحول دستور زبان قصه 89
تفاوتهاي داستان 96
تواناييهاي محاورهاي 100
كاربردهاي زبان 101
شروع و حفظ موضوع 105
رابطها و جداكنندهها 106
درخواستهاي غير مستقيم 107
اصلاح گفتگو 110
اصطلاحات اشارهاي 111
تفاوتهاي جنسيتي 112
كاربرد واژهها 113
سبك گفتگو 114
تحول 118
نتيجه 120
خلاصه 122
مقدمه مترجم
مطلب حاضر ترجمه بخشي از كتاب «تحول زبان»[1] (قسمتهايي از فصلهاي 10 و 11) نوشته رابرت اي.اونز[2] ميباشد. در اين كتاب نويسنده به بررسي مراحل رشد زبان در يك كودك طبيعي انگليسي زبان ميپردازد. مطالعه اين كتاب براي علاقهمندان به رشد طبيعي گفتار و زبان مفيد ميباشد، همچنين ميتواند الگوي خوبي جهت اينچنين پژوهشهايي در زبان فارسي باشد. قسمتهاي ديگر اين كتاب به راهنمايي اساتيد گروه گفتار درماني توسط دانشجويان دوره 26 ترجمه شده است كه اسامي آنها به شرح زير ميباشد:
فصلهاي 1 و 2 شكوفه ميرزاآقابيگ
فصلهاي 2 و 3 مرضيه فاطمي
فصلهاي 4 و 5 زهرا ضربيزاده
فصلهاي 6 و 7 مهدي شاكر اردكاني
فصلهاي 7 و 8 زهرا روحي پور
فصلهاي 9 و 10 مريم فهام
فصلهاي 13 و 14 و 15 عباس دهستاني اردكاني
در پايان، از زحمات سركارخانم سلطاني، استاد راهنماي اينجانب و ساير اعضاي هيات علمي دپارتمان آسيب شناسي گفتار و زبان تشكر و قدرداني مينمايم.
عوامل تعيين كننده مراحل يادگيري
ارتباط شناختي بين پيچيدگيهاي معنايي و نحوي اين تكواژهاست كه كليد مراحل تحول است، نه بسامد كاربرد آنها در گفتار بزرگسال. پيچيدگيهاي نحوي و معنايي زماني آشكار ميشوند كه به مراحل يادگيري در زبانهاي ديگر توجه كنيم. براي مثال، مفهوم واقعي «جمع» (يك و بيشتر از يك) واقعاً ساده است و كودك آن را به سرعت فرا ميگيرد؛ با اين وجود، نشانهگذاري جمع در عربي مصري بسيار پيچيده ميباشد و استثناهاي زيادي در آن وجود دارد. در مقايسه با پيشدبستانيهاي انگليسي زبان، اكثر نوجوانان مصري همچنان در رابطه با «جمع» مشكل دارند.
تفاوت جنسيت نيز ميتواند مشكلساز باشد. در زبان انگليسي، مانند زبان فرانسوي، تنها دو جنسيت، مرد و زن، وجود دارد؛ با اين وجود، اكثر واژههاي انگليسي براي جنسيت نشانهگذاري نشدهاند. فولاني[1]، كه يك زبان نيجري- كنگويي است، حدوداً شامل دوازده جنسيت ميباشد. به علت پيچيدگي معنايي و نحوي اين شكلها، كودكان فولاني زبان، نسبت به كودكان انگليسي زبان، نشانههاي جنسيت را در مدت زمان طولانيتري فرا ميگيرند.
تحول صرفي اوليه فعل امكان دارد به جنبههاي معنايي زير ساختي فعل مربوط باشد (بلوم[2]، ليفتر[3] و هيفتز[4]، 1980). كودك به تدريج مراحل نخستين افعال عمومي و غير اختصاصي نظير make,go,do را فرا ميگيرد. با گسترش فراگيري اين نوع افعال، نشانههاي صرفي به سرعت ظاهر ميشوند؛ در نتيجه يادگيري صرفي اوليه، ممكن است به صورت واژه به واژه باشد. در مقابل، احتمال دارد كه افعال اختصاصيتر نشانهگذاري نشده باشند.
به نظر ميرسد مفهوم واقعي «زمان فعل» عامل مهمي براي نشانهگذاري باشد. براي مثال، زمان «حال استمراري» مربوط به افعالي ميباشد كه نشانگر واقعهاي مستمر هستند، مانند رانندگي كردن در جمله «من دارم رانندگي ميكنم»؛ اما در مورد افعالي كه نشانگر واقعهاي منفصل ميباشند، به كار نميرود، مانند شكستن يا افتادن در جمله «فنجان از دست من افتاد» و در مقابل «زمان گذشته» در مورد افعال اخير بكار ميرود. كاربرد صرفي اوليه محدود است.
يادگيري صرفي مستلزم تفكيك درست واژهها به تكواژها و طبقهبندي معنايي صحيح آنها ميباشد. در صورت تفكيك كمتر از حد، واژه يا عبارت به تعداد مناسبي از تكواژها تجزيه نخواهد شد. نتيجه، ابداع جملاتي مانند "He throw-uped at the party" يا "I Linke jump-roping" خواهد بود. مثال خوب ديگر، روش يادگيري الفبا ميباشد: "...J,k,Elemeno, p,Q,..." در تفكيك بيش از حد، كودك تكواژهاي بسيار زيادي را به كار ميبرد، مانند "Daddy, you’re interring-upt me!".
پسرم، تد، به افراد بزرگسال dolts ميگفت. او واژه adult را بيش از حد به حرف تعريف "a" و واژهي dolt تفكيك ميكرد. به عقيده تعدادي از دوستانم، شايد پسرم تيزبينتر از ما كه به او امتياز حيات داديم، باشد!
[1] - Fulani
[2] - Bloom
[3] - Lifter
[4] - Hafitz
[1] - Language Development
[2] - Robert E.Owens
1_1563040438_28586_5739_1535.zip0.17 MB |