مقاله حسابداری صنعتی و هزینهیابی استاندارد و تجزیه و تحلیل انحرافات دارای 30 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
وظایف حسابداری صنعتی
۱- تعیین بهای تمام شده کالا یا خدمات تولید یا ارائه شده بمنظور قیمت گذاری
۲- تعیین بهای تمام شده کالای ساخته شده جهت ارائه در صورتهای مالی (ترازنامه، سود و زیان)
۳- مشارکت در امر برنامه ریزی و بودجه بندی (اولین بودجه هر شرکت، بودجه فروش است
۴- مشارکت در امر کنترل:
حسابداری صنعتی هم در تهیه برنامه و بودجه به مدیریت کمک میکند و هم درگزارش عملکرد به مدیریت.
کار مهم دیگراین است که عملکرد را با بودجه
مقایسه میکند، مغایرتها (انحرافات) را محاسبه
نموده و نتیجه را به مدیریت ارجاع میدهد لذا
حسابداری صنعتی فقط اظهار نظر نموده و تصمیم گیری با مدیریت است.
علت مغایرت یا برنامه بوده و یا عملکرد، که حسابداری صنعتی اینها را مجدداً بررسی می نماید.
۵- تهیه اطلاعات مربوط جهت تصمیم گیری مدیریت
منظور تهیه اطلاعاتی است که بتوان بطور بالقوه، تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار دهد.
تفاوتهای حسابداری صنعتی با حسابداری مالی
۱٫ هدف از تهیه و ارائه صورتهای مالی و گزارشات در حسابداری مالی و حسابداری صنعتی متفاوت است بطوریکه در حسابداری مالی هدف، ارائه اطلاعات به تصمیم گیرند گان برون سازمانی است ولی در حسابداری صنعتی هدف، ارائه اطلاعات به تصمیم گیرندگان درون سازمانی می باشد.
۲٫ نوع گزارشی که در حسابداری مالی ارائه میشود محدود به صورتهای مالی اساسی و یادداشت های پیوست میباشد در حالیکه در حسابداری صنعتی اطلاعات و گزارشهایی که تهیه می گردد بستگی به نیاز مدیریت شرکت تجاری دارد.
۳٫ در تهیه اطلاعات (صورتهای مالی) حسابداری مالی استانداردهای پذیرفته شده حسابداری (GAAP) باید رعایت شود ولی در حسابداری صنعتی استاندارد خاصی رعایت نمی گردد.
۴٫ گزارشات حسابداری مالی برای سال مالی (در برخی از کشورها بطور ۳ ماهه) تهیه میشوند. در حالیکه در حسابداری مدیریت گزارشات مورد نظر ممکن است برای یک ساعت، یکروز، یک هفته، یک ماه و … در سال باشد (یعنی دوره اش کوتاهتر از حسابداری مالی است)
۵٫ اندازه گیری های حسابداری مالی طبق اصول حسابداری برحسب واحد پولی صورت میگیرد در حالی که واحدهای اندازه گیری که برای گزارشات حسابداری مدیریت استفاده میشود ممکن است غیر از آن (واحد پول) باشد مثلا ممکن است ساعت، کیلو، بسته و … باشد.
۶٫ گزارشات حسابداری مالی معمولاً گذشته نما هستند ولی گزارشات حسابداری مدیریت عمدتاً به آینده می پردازند.
۷٫ گزارشات حسابداری مالی براساس بهای تمام شده تاریخی تهیه میشوند در حالیکه در حسابداری مدیریت بیشتر تاکید بر قیمت روز و یا قیمتهای آتی میباشد.
(مثلا بحث تمرکز و عدم تمرکز) چند موضوع + حسابداری صنعتی= حسابداری مدیریت بطور کلی
اهداف سیستم حسابداری
سیستم حسابداری مهمترین سیستم اطلاعاتی کمی مدیریت است که سه هدف عمده را دنبال میکند:
۱٫ گزارش داخلی به مدیریت در موقع وقایع روزمره شرکت
۲٫ گزراش داخلی به مدیریت در مورد وضعیت بلندمدت شرکت
۳٫ گزارشگری خارجی یا برون سازمانی
از سه هدف فوق، دو هدف اول به وسیله حسابداری مدیریت دنبال میشود و هدف سوم بوسیله حسابداری مالی. اهدافی که بوسیله حسابداری صنعتی دنبال میشود، اهداف ذکر شده برای حسابداری مدیریت و تا حدی هدف تعیین شده برای حسابداری مالی میباشد.
آشنایی با برخی از واژه ها و اصطلاحات و طبقه بندی ها در حسابداری صنعتی
بهای تمام شده (cost): عبارتست از منابع فداشده جهت کسب سایر منابع. منابع بدست آمده، دارای منافع آتی هستند که این منافع ممکن است از طریق فروش و یا استفاده در عملیات به صاحب آن انتقال یابد (این در واقع تعریف دارایی است)، بهای تمام شده براساس رابطه علت و معلولی است (در مورد موجودیهای کالا) و یا براساس رابطه سیستماتیک و معقول (مانند استهلاک دارائیهای ثابت) به سود و زیان می روند و تا زمانیکه منافع آنها منتقضی نشده است، بعنوان دارایی طبقه بندی میشوند.
هزینه (Expense): از دست دادن منابع در جهت کسب منفعت یا درآمد است که منافع کسب شده منقضی شده اند (منافع حاصل از آنها رخ داده است) این هزینه ها منافع آتی ندارند و براساس اصل شناخت بلادرنگ، در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته میشوند.
زیان (Loss): از دست رفتن منابع بدون کسب هر گونه منفعت. این مورد، نیز بنابراصل شناخت بلادرنگ در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته میشوند.
هزینه یابی (Costing): فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا و یا خدمات میباشد. از تعریف هزینه یابی میتوان دریافت که حسابداری صنعتی به عنوان بخشی از حسابداری که عمدتاً بر Costing تاکید دارد هم در موسسات تولیدی و هم در موسسات خدماتی میتواند بکار رود.
موضوع هزینه (Cost object): چیزی که در هزینه یابی به دنبال تعیین بهای تمام شده آن هستیم، اصطلاحا cost object یا موضوع هزینه نام دارد. بنابراین موضوع هزینه یابی ممکن است یک پروژه، یک فعالیت، یک محصول، یک مشتری، یک دپارتمان یا بخش و امثال آن باشد.
معمولاً در حسابداری صنعتی مؤسسات تولیدی، موضوع هزینه یابی محصول یا کالاست. در حسابداری سنجش مسئولیت، موضوع هزینه یابی، معمولاً یک واحد، بخش یا دپارتمان است.
عامل هزینه یا شاخص فعالیت (Cost driver) :
عاملی است که باعث تغییر در Cost یا هزینه میشود معمولاً عامل هزینه را تعداد محصول، تعداد ساعت، تعداد روزکاری، تعداد پرسنل، سطح زیربنا و امثال آن می دانند. معمولاً در مؤسسات تولیدی تعداد محصول و یا تعداد ساعات کار را به عنوان عامل هزینه در نظر می گیرند ولی باید توجه داشت که حتی در یک شرکت ممکن است برای موضوعات مختلف از عامل هزینه های مختلف استفاده گردد.
مرکز هزینه (Cost Center):
جایی است که مسئول کنترل هزینه های مربوط به خود باشد. معمولاً هزینه این مراکز مجزا از سایر مراکز میباشد و مدیر هر قسمت یا بخش، مسئول هزینه های مربوط به آن بخش است.
حسابداری بخش مسئولیت
بحث اصلی دراین حسابداری اینست که مدیران بخشها باید پاسخگوی هزینه هایی باشند که در کنترل آنهاست و واضح است که آنچه در کنترل مدیران بخشهاست هزینه های قابل کنترل است.
در حسابداری سنجش مسئولیت به دنبال این موضوع هستیم که مدیران بخشهای مختلف تا چه حد در کنترل هزینه های قابل کنترل موفق بوده اند. در حسابداری سنجش مسئولیت تاکید زیادی بر تفکیک هزینه های قابل کنترل و غیرقابل کنترل می شود، زیرا بدلیل هزینه های غیرقابل کنترل نمی توان مدیران بخشها را تنبیه کرد.
هزینه های قابل کنترل
هزینه هایی است که مسئول یا مدیر یک مرکز هزینه میتواند در میزان آنها تغییر ایجاد کند، به عبارت دیگر هزینه هایی است که مدیر قابل به کنترل آنهاست (که این هزینه ها، هزینه های متغیر هستند) مثل هزینه مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و هزینه سربار متغیر.
هزینه های غیرقابل کنترل
هزینه هایی است که مدیر نمی تواند آنها را کنترل نماید (البته در کوتاه مدت) مثل هزینه های اجاره، استهلاک و بیمه.
مقایسه Expense , Cost
1. cost دارای منافع آتی بوده در حالیکه هزینه منافع آتی ندارد.
۲٫ منافع بهای تمام شده (cost) منقضی نشده است در حالیکه منافع حاصل از تحمل هزینه منقضی شده است. (در عین حال هر دو هدفدارند)
تفاوت هزینه و زیان (Loss , Expense)
1. هزینه اداری و اختیاری بوده در حالیکه زیان غیرارادی و ناخواسته است.
۲٫ هزینه منافعی را در گذشته ایجاد کرده در حالیکه زیان در گذشته نیز منفعتی به دنبال نداشته است.
۳٫ هزینه قابل کنترل است ولی زیان قابلیت کنترل چندانی ندارد.
۴٫ هزینه ناخوشایند نیست در حالیکه زیان تلخ و ناخوشایند است.
هر سیستم حسابداری صنعتی، حداقل دارای دو عنصر یا دو مرحله است:
۱٫ مرحله انباشت هزینه (Cost Accumlation)
2. مرحله تخصیص هزینه (Cost Allocation)
در قسمت اول هزینه ها جمع آوری و تعیین می گردند و مرحله دوم، هزینه های انباشته شده به موضوع هزینه یابی تخصص داده میشوند که تخصیص هزینه از دو راه امکان پذیراست:
• رهگیری هزینه (cost Tracing)
• تسهیم هزینه (cost Assignment)
هزینه های مستقیم: هزینه هایی هستند که میتوان آنها را بگونه ای که از نظر اقتصادی عملی یا به صرفه باشند یا موضوع هزینه یابی رهگیری نمود. «از نظر اقتصادی عملی بودن» به این مفهوم است که:
۱٫ فزونی منافع برمخارج (Cost & benafit) در نظر گرفته شده باشد یعنی اطلاع حاصل از تعیین هزینه مستقیم، منافع بیشتری نسبت به هزینه تهیه آن اطلاع به ما ارائه دهد.
۲٫ موضوع مربوط باشد، یعنی بطور بالقوه بتواند تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار دهد.
۳٫ موضوع دارای اهمیت نسبی باشد.
هزینه های غیرمستقیم: هزینه هایی هستند که نمی توان آنها را به گونه ای که از نظر اقتصادی عملی باشد با موضوع هزینه، رهگیری نمود. اینگونه هزینه ها تسهیم میشوند.
برای هزینه های مستقیم، اصطلاح رهگیری هزینه و برای هزینه های غیرمستقیم اصطلاح تسهیم هزینه بکار می رود. هزینه ممکن است در یک شرکت مستقیم تلقی شود و در شرکت دیگر غیرمستقیم، مستقیم یا غیرمستقیم بودن به موضوع هزینه یابی انتخاب شده بستگی دارد و با تغییر موضوع هزینه یابی ممکن است هزینه ای را که قبلا غیرمستقیم می دانستیم، به عنوان مستقیم طبقه بندی شود و بالعکس.
مثال: هزینه اجاره محل یک بخش تولیدی ، زمانیکه موضوع هزینه یابی بخش میباشد هزینه مستقیم بوده در حالیکه هزینه اجاره محل همان بخش تولیدی نسبت به تولیدات آن بخش (موضوع هزینه یابی تولید یا محصول است) هزینه غیرمستقیم میباشد.
انواع هزینه های مستقیم:
از آنجائیکه در مؤسسات تولیدی معمولاً موضوع هزینه یابی محصول است هزینه های مستقیم را به دو بخش تقسیم می کنند:
۱٫ مواد مستقیم (Direct Material)
2. دستمزد مستقیم (Direct Label)
به مجموع هزینه های مستقیم فوق، بهای اولیه (prime cost) گویند.
هزینه های غیرمستقیم
هزینه های غیرمستقیم تولید را مجموعاً سربار ساخت یا سربار تولید (over head) می گوئیم. مجموع دستمزد مستقیم و سربار ساخت را اصطلاحاً «تبدیل یا بهای تبدیل» گویند. بنابراین اشتراک بهای اولیه و بهای تبدیل، دستمزد مستقیم است.
طبقه بندی هزینه ها (Cost classification)
1. طبقه بندی براساس ماهیت هزینه
۲٫ طبقه بندی براساس رفتار هزینه
۳٫ طبقه بندی براساس دوره های انتفاع هزینه ها
۴٫ طبقه بندی براساس کل یا متوسط بودن هزینه ها
۵٫ طبقه بندی براساس عملکرد مدیریت
۱٫ طبقه بندی براساس ماهیت هزینه
الف) هزینه محصول: هزینه هایی است که بهای تمام شده تولید را تشکیل میدهد. این هزینه و جزئیات آن تابع هدف هزینه یابی است. محصول از ابتدا تا انتهاء یک زنجیره را طی میکند که اصطلاحا زنجیره ارزش (Value chain) می گوییم: این زنجیره در نمودار زیر نشان داده شده است:
اینکه از این زنجیره ۶ حلقه ای، کدامیک هزینه محصول است بستگی به هدف هزینه یابی دارد: اگر هدف از هزینه یابی ، قیمت گذاری باشد کل هزینه های مربوط به این زنجیره، هزینه محصول است. زمانیکه مقاصد مالیاتی مد نظر است (در امریکا) هزینه محصول را سه عامل اول تشکیل میدهد و زمانی که گزارشگری مالی مدنظر است هزینه های محصول را فقط هزینه های تولید (مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت) تشکیل میدهد.
چون در درس حسابداری صنعتی I بیشتر تاکید بر آن بخش از حسابداری صنعتی است که با حسابداری مالی در ارتباط است، هزینه های محصول را صرفا هزینه های تولید آن می دانیم.
ب) این نوع هزینه ها برخلاف هزینه های محصول از نوع cost نیستند، بلکه عمدتاً expense می باشند. این نوع هزینه ها منافع آتی ندارند و شامل هزینه های توزیع و فروش و هزینه های اداری و تشکیلاتی میشوند.
۲- طبقه بندی براساس رفتار هزینه
منظور از رفتار هزینه، عکس العمل هزینه ها، نسبت به تغییرات عامل هزینه است. از این دیدگاه هزینه ها را به سه دسته تقسیم می کنند:
الف) هزینه متغیر (varible cost)
ب) هزینه ثابت (Fixed cost)
ج) هزینه نیمه متغیر (Semierible cost)
الف) هزینه متغیر: هزینه هایی هستند که مبلغ کل آنها در اثر تغییرات عامل هزینه، تغییر میکند ولی نرخ آن برای هر واحد از عامل هزینه ثابت است.
نمونه هایی از هزینه های متغیر عبارتست از مواد مستقیم مصرف شده ، دستمزد مستقیم و سربار متغیر؛ (مثل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیرمستقیم و …)، هزینه متغیر توزیع و فروش و هزینه متغیر اداری و تشکیلاتی
«نمودار هزینه متغیر کل »
ب) هزینه های ثابت: هزینه هایی هستند که مبلغ کل آن در یک دامنه مربوط، در اثر تغییرات عامل هزینه تغییر نمی کند ولی نرخ آن برای هر واحد از عامل هزینه متغیر است.
دامنه مربوط (Relevent Renge) عبارتست از حد فاصل حداقل و حداکثر عامل هزینه که در آن کل هزینه ثابت تغییر نمی کند.
سئوال: متغیر بودن هزینه متغیر کل با هزینه ثابت هر واحد چه تفاوتی دارد؟
هزینه متغیر کل صعودی است و با افزایش عامل هزینه افزایش می یابد در حالیکه هزینه ثابت هر واحد نزولی است. به عبارت دیگر رابطه هزینه متغیر کل با تعداد عامل هزینه به ترتیب یک رابطه مستقیم و معکوس میباشد. تفاوت دیگر این است که هزینه متغیر کل (TVC) خطی است در حالیکه نمودار هزینه ثابت هر واحد (FCU) غیر خطی میباشد.
نمونه هایی از هزینه های ثابت عبارتست از: سربار ثابت ساخت (مانند هزینه اجاره کارخانه، هزینه استهلاک ماشین آلات تولیدی به روش خط مستقیم، هزینه حقوق سرپرستان تولید، هزینه بیمه بخش تولید و …)، هزینه ثابت توزیع و فروش و هزینه های ثابت اداری و تشکیلاتی.
ج) هزینه های نیمه متغیر:
هزینه هایی هستند که بخشی از آنها ثابت و بخشی دیگر متغیر است. نمونه بارز این نوع هزینه ها، هزینه آب و برق و تلفن است. در حسابداری صنعتی، هزینه های نیمه متغیر را تفکیک می کنند به این ترتیب که بخش ثابت آنرا با هزینه های ثابت و بخش متغیر آن را با هزینه های متغیر جمع می کنند.
خودآزمایی
هزینه ثابت شرکت الف ۵۰۴٫۰۰۰ ریال بوده (این مبلغ بخش ثابت هزینه های نیمه متغیر را نیز شامل میشود) و هزینه متغیر هر واحد محصول ۱٫۵۰۰ ریال است اگر تعداد تولید و فروش به عنوان عامل هزینه در نظر گرفته شود با توجه به سطوح مختلف تولید و فروش ۱۰۰ و ۲۰۰ واحد و ۹۰۰ واحد و ۱۰۰۰ واحد:
مطلوبست اولاً جدولی تهیه نمائید که نمایانگر تعداد تولید و فروش، هزینه ثابت کل، هزینه متغیر هر واحد، هزینه متغیر کل، هزینه کل، هزینه ثابت هر واحد و هزینه متوسط هر واحد باشد.
ثانیاً با توجه به جدول تهیه شده در بند مذکور نمودارهای هزینه ثابت کل، هزینه متغیر کل، هزینه ثابت هر واحد، هزینه متغیر هر واحد و هزینه کل را نمایش دهید.
۳) طبقه بندی براساس دوره های انتفاع از هزینه:
الف) هزینه های جاری
هزینه هایی هستند که انتفاع آن مختص یک دوره است مثل هزینه توزیع وفروش، هزینه اداری و تشکیلاتی
ب) هزینه های سرمایه ای
هزینه هایی هستند که دارای منافع آتی نیز هستند. دارایی ثابت نوعی هزینه های سرمایه ای هستند. به مرور که هزینه های سرمایه ای منافع خود را از دست می دهند، بخش از دست رفته آنها به عنوان هزینه جاری طبقه بندی می گردد مثل هزینه استهلاک.
هزینه های جاری از نوع expense هستند ولی هزینه های سرمایه ای از نوع cost.
۴) طبقه بندی براساس کل یا متوسط بودن:
الف- هزینه کل ب- هزینه متوسط یا هزینه هر واحد
۵) طبقه بندی براساس عملکرد مدیریت
بر این اساس هزینه ها را به ۳ دسته تقسیم می کنند:
الف- هزینه های تولید ب- هزینه های توزیع و فروش ج- هزینه های اداری و تشکیلاتی
صورت سود و زیان در مؤسسات خدماتی، بارزگانی و تولیدی
وظایف حسابداری صنعتی چیست؟ نقش حسابداری صنعتی در اداره بهتر سازمان چیست؟
مشارکت در برنامه ریزی (تهیه بودجه)، تهیه اطلاعات لازم به منظور تصمیم گیریهای مدیریت، مشارکت در کنترل، تعیین بهای تمام شده موجودیها جهت درج در صورتهای مالی .
موسسه خدماتی x
صورت سود و زیان
برای دوره مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۷۸ شرکت تولیدی z
صورت سود و زیان
برای دوره مالی منتهی به ۳۰/۱۲/۷۹
ریال ریال ریال ریال
درآمدها
کسر میشود: هزینه ها
هزینه حقوق و دستمزد
هزینه آب و برق
هزینه استهلاک
هزینه تبلیغات
**
**
**
** *** فروش
کسر میشود:
بهای تمام شده کالای فروش رفته (یادداشت ۱)
سود ناخالص
کسر میشود: هزینه های عملیاتی
هزینه تولید و فروش
هزینه اداری و تشکیلاتی
**
** ***
(***)
**
جمع هزینه ها (***) جمع هزینه های عملیاتی (**)
سود (زیان) خالص *** سود (زیان) خالص **
شرکت بازرگانی Y
صورت سود و زیان
برای دوره منتهی به ۲۹/۱۲/۷۸
ریال ریال ریال
فروش خالص
کسر میشود: ب ت ک ف
موجود کالای اول دوره **
خرید خالص **
اضافه میشود :
هزینه حمل کالای خریداری شده **
ب ت کالای خریداری شده **
ب ت کالای آماده برای فروش **
کسری میشود:
موجودی کالای پایان دوره (**)
ب ت ک ف (***)
سود ناخالص ***
کسرمیشود: هزینه های عملیاتی
هزینه های توزیع و فروش **
هزینه اداری و تشکیلاتی **
(***)
سود خالص عملیاتی ***
یادداشت ۱
صورت بهای تمام شده کالای فروش رفته
ریال
موجودی کالای ساخته شده اول دوره **
اضافه میشود: بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره (یادداشت ۲) **
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش **
کسر میشود: بهای تمام شده کالای ساخته شده آخر دوره (**)
بهای تمام شده کالای فروش رفته **
یادداشت ۲:
صورت بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره
ریال ریال
موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره **
اضافه میشود: بهای تولید (ساخت)
مواد مستقیم مصرف شده (یادداشت۳) **
دستمزد مستقیم **
سربار ساخت **
جمع هزینه های تولید (بهای ساخت) **
بهای متام شده کالای در جریان ساخت طی دوره **
کسر میشود: کالای در جریان ساخت آخر دوره (**)
بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره **
یادداشت ۳:
صورت محاسبه مواد مستقیم مصرف شده
موجودی مواد مستقیم در ابتدای دوره **
خرید **
کسرمی شود: برگشت از خرید و تحقیقات **
تخفیفات نقدی خرید **
خرید خالص **
اضافه میشود: هزینه حمل مواد خریداری شده **
بهای تمام شده مواد خریداری شده **
بهای تمام مواد آماده مصرف **
کسر میشود: موجودی مواد آخر دوره (**)
مواد مستقیم مصرف شده **
مثال:
اطلاعات زیر درمورد عملیات بهمن ماه شرکت ایران در دست میباشد مطلوبست تهیه صورت بهای تمام شده کالای فروش رفته و تعیین اینکه بهای تمام شده هر واحد تکمیل شده طی بهمن ماه چند ریال بوده است؟
موجودی مواد مستقیم در ابتدا و پایان دوره به ترتیب ۵۰٫۰۰۰ ریال و ۷۰٫۰۰۰ ریال
کالای در جریان ساخت ابتدا و پایان دوره به ترتیب ۱۵۰٫۰۰۰ ریال و ۱۱۰٫۰۰۰ ریال
موجودی کالای ساخته شده ابتدا و پایان دوره به ترتیب ۴۰۰٫۰۰۰ ریال و ۳۲۰٫۰۰۰ ریال
مواد مستقیم خریداری شده طی دوره و هزینه حمل آن به ترتیب ۲۰۰٫۰۰۰ ریال و ۲۰٫۰۰۰ ریال
دستمزد مستقیم ۲٫۰۰۰ ساعت به نرخ هر ساعت ۱۲۰ ریال.
سربار ساخت در این شرکت براساس ۸۰% دستمزد مستقیم منظور میشود. تعداد واحدهای تکمیل شده (تولید شده) طی بهمن ماه ۱۰۰ واحد میباشد.
شرکت ایران
صورت بهای تمام شده کالای فروش رفته
برای یک ماهه منتهی به ۳۰ بهمن ۷۹
کالای در جریان ساخت ابتدا دوره ۱۵۰٫۰۰۰
موجودی مواد مستقیم در ابتدای دوره ۵۰٫۰۰۰
خرید ۲۰۰٫۰۰۰
بعلاوه: هزینه حمل ۲۰٫۰۰۰
بهای تمام شده مواد خریداری شده ۲۲۰٫۰۰۰
بهای تمام شده مواد آماده مصرف ۲۷۰٫۰۰۰
موجودی مواد مستقیم در پایان دوره (۷۰٫۰۰۰)
مواد مستقیم مصرف شده ۲۰۰٫۰۰۰
دستمزد مستقیم ۲۴۰٫۰۰۰
سربار ساخت ۱۹۲٫۰۰۰
جمع هزینه های تولید ۶۳۲٫۰۰۰
بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره ۷۸۲٫۰۰۰
کسر میشود: کالای در جریان ساخت آخر دوره (۱۱۰٫۰۰۰)
بهای تمام شده کالای ساخته شده ۶۷۲٫۰۰۰
بعلاوه: م. کالای ساخته شده اول دوره ۴۰۰٫۰۰۰
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش ۱٫۰۷۲٫۰۰۰
کسر میشود: موجودی کالای آخر دوره (۳۲۰٫۰۰۰)
بهای تمام شده کالای فروش رفته ۷۵۲٫۰۰۰
گردش حسابهای صنعتی
کنترل مواد کالای در جریان ساخت کالای ساخته شده
** ** ** ** **
** ** **
کنترل حقوق و دستمزد ** ** *** ***
** **
سربار جذب شده
*** *** بهای تمام شده کالای فروش رفته
** ***
ثبت حسابهای صنعتی
ثبت حسابهای صنعتی در دو حالت قابل بررسی است:
حالت ۱) زمانی که فقط یک دفتر برای شرکت نگهداری میشود و کلیه عملیات شرکت اعم
از عملیات مرکز و عملیات کارخانه یا کارگاه در آن به ثبت می رسد.
حالت ۲) زمانی است که کارخانه و مرکز هر کدام دارای دفاتر مستقلی هستند و هر یک عملیات مربوط به خود را در دفترشان ثبت می کنند.
ثبت حسابهای صنعتی در حالت اول:
ثبت های مربوط به مواد
۱- خرید مواد مستقیم
کنترل مواد **
بانک (حسابهای پرداختنی) **
۲- برگشت مواد به فروشنده بانک / حسابهای پرداختنی **
کنترل مواد **
۳- ارسال مواد مستقیم به خط تولید (کارخانه) کالای درجریان ساخت **
کنترل مواد **
۴- برگشت مواد مستقیم از کارخانه
به انبار کنترل مواد **
کالای در جریان ساخت **
۵- خرید مواد غیرمستقیم
ملزومات(ملزومات مصرفی یا کارخانه) **
بانک/ حسابهای پرداختنی **
۶- برگشت مواد غیرمستقیم به فروشنده بانک / حسابهای پرداختنی **
ملزومات کارخانه **
۷- ارسال مواد غیرمستقیم به خط تولید (کارخانه) کنترل سربار **
ملزومات کارخانه **
۸- برگشت مواد غیرمستقیم از خط تولید به انبار ملزومات کارخانه **
کنترل سربار **
ثبتهای مربوط به دستمزد
۱- تهیه لیست حقوق و دستمزد (مبلغ ناخالص حقوق و دستمزد)
کنترل حقوق و دستمزد (مبلغ ناخالص حقوق ودستمزد) **
بیمه پرداختنی **
مالیات پرداختنی **
حقوق و دستمزد (خالص حقوق و دستمزد) **
۲- تسهیم (تخصیص) حقوق و دستمزد
کالای در جریان ساخت (دستمزد مستقیم) **
کنترل سربار (دستمزد غیرمستقیم) **
هزینه های توزیع و فروش **
هزینه های اداری و تشکیلاتی **
(ناخالص) کنترل حقوق و دستمزد **
۳- پرداخت یا واریز کسورات
بیمه پرداختنی **
مالیات پرداختنی **
بانک **
۴- پرداخت خالص حقوق و دستمزد به کارکنان
حقوق و دستمزد پرداختنی **
بانک **
ثبت های مربوط به سربار
اطلاعات واقعی سربار معمولاً با تأخیر در دسترس قرار میگیرد مثلا هزینه آب و برق وتلفن معمولاً با تاخیر مشخص می گردند و یا سربار غیر مستقیم که از سایر دوایر تخصیص می یابد. با تأخیر همراه است. بدین لحاظ در مورد نحوه برخورد با سربار سه راه پیش روی داریم:
الف) فرض کنیم که سربار جزء هزینه تولید نیست اطلاعات حسابداری ناقص خواهد بود تصمیمات مدیریت غلط خواهد بود.
ب) صبر کنیم تا کلیه اطلاعات سربار در دسترس قرار گرفت بهای تمام شده را محاسبه نمائیم اطلاعات حسابداری به موقع نخواهد بود یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری به موقع بودن میباشد.
ج) استفاده از تخمین و برآورد: (جذب سربار)
معادله خط سربار
مثال: x 2000=y یعنی سربار براساس هر ساعت کار مستقیم ۲۰۰۰ ریال جذب تولید میشود. x 80%=y یعنی سربار براساس ۸۰% هزینه دستمزد مستقیم جذب تولید میشود.
مبانی جذب سربار: ۱- ساعت کار مستقیم ۲- هزینه دستمزد مستقیم ۳- هزینه مواد مستقیم ۴- ساعت کار ماشین آلات ۵- تعداد تولید
بعد از دسترسی به اطلاعات واقعی سربار، سربار جذب شده به کنترل سربار بسته میشود و از این طریق هر گونه اضافه یا کسر جذب سربار مشخص می گردد. در این درس به منظور سهولت حساب اضافه یا کسر جذب سربار به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته بسته میشود ولی راههای صحیحتری وجود دارد که بعداً با آنها آشنا میشویم.
الف- ثبت های مربوط به سربار واقعی:
«هزینه های واقعی سربار در بدهکار حساب کنترل سربار ثبت میشوند»
۱- ثبت بیمه منقضی شده کارخانه
هزینه بیمه ** کنترل سربار کارخانه **
پیش پرداخت بیمه ** هزینه بیمه **
۲- استهلاک ماشین آلات تولیدی
هزینه استهلاک ماشین آلات ** کنترل سربار کارخانه **
استهلاک انباشته ماشین آلات ** هزینه استهلاک ماشین آلات **
ب- ثبت مربوط به جذب سربار:
کالای در جریان ساخت **
سربار جذب شده **
ج- بستن سربار جذب شده و تعیین اضافه یا کسر جذب سربار:
سربار جذب شده **
کنترل سربار کارخانه **
فرض اول: سربار جذب شده < سربار واقعی
کنترل سربار کارخانه ** اضافه جذب سربار **
اضافه جذب سربار ** بهای تمام شده کالای فروش رفته **
فرض دوم: سربار جذب شده > سربار واقعی
کسر جذب سربار ** بهای تمام شده کالای فروش رفته **
کنترل سربار کارخانه ** کسر جذب سربار **
د- ثبت مربوط به تکمیل کالا و انتقال آن از کارخانه به انبار:
کالای ساخته شده **
کالای در جریان ساخت **
هـ- ثبت مربوط به فروش کالا:
به بهای فروش بانک/ حسابهای دریافتنی **
فروش **
به بهای تمام شده بهای تمام شده کالای فروش رفته **
کالای ساخته شده **
مثال:
موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره و آخر دوره به ترتیب ۵۰٫۰۰۰ ریال و ۱۵۰٫۰۰۰ ریال
موجودی کالای ساخته شده اول دوره ۳۰ واحد به بهای تمام شده ۹۰٫۰۰۰ ریال
تعداد واحدهای تکمیل شده طی دوره ۲۵۰ واحد
تعداد واحدهای فروش رفته طی دوره ۲۳۰ واحد
مواد مستقیم مصرف شده ۲۰۰٫۰۰۰ ریال
دستمزد مستقیم ۴۰۰٫۰۰۰ ریال
سربار جذب شده (۷۵%دستمزد مستقیم) ۳۰۰٫۰۰۰ ریال
مطلوبست: ۱- تعیین بهای تمام شده هر واحد از موجودی کالای ساخته شده ابتدای دوره
۲- تعیین بهای تمام شده هر واحد کالای ساخته شده طی این دوره
صورت محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره
ریال ریال
موجودی کالای در جریان ساخت ابتدای دوره ۵۰٫۰۰۰ ریال
مواد مستقیم مصرف شده ۲۰۰٫۰۰۰
دستمزد مستقیم ۴۰۰٫۰۰۰
سربار جذب شده ۳۰۰٫۰۰۰
۹۰۰٫۰۰۰
۹۵۰٫۰۰۰
کسر میشود: بهای تمام شده کالای در جریان ساخت پایان دوره (۱۵۰٫۰۰۰)
ب ت کالای ساخته شده طی دوره ۸۰۰٫۰۰۰
۸۰۰٫۰۰۰ بهای تمام شده کالای ساخته شده
۲۵۰ تعداد واحدهای ساخته شده طی دوره
۳- تعیین بهای تمام شده موجودی کالای ساخته شده پایان دوره و تعداد آن.
توجه: بهای تمام شده موجودی ساخته شده آخر دوره بستگی به فرض جریان هزینه موجودی ها دارد.
الف)با فرض روش FiFo بهای تمام شده موجودی کالای ساخته شده آخر و بهای تمام شده کالای فروش رفته را بدست آورید.
صورت محاسبه تعداد و موجودی آخر دوره صورت محاسبه بهای تمام شده موجودی آخر دوره
واحد ریال
تعداد کالای ساخته شده اول دوره ۳۰ بهای تمام شده موجودی کالای اولدوره ۹۰٫۰۰۰
واحدهای ساخته شده طی دوره ۲۵۰ بعلاوه ب ت کالای ساخته شده طی دوره ۸۰۰٫۰۰۰
واحدهای آماده فروش ۲۸۰ ب ت کالای آماده فروش ۸۹۰٫۰۰۰
کسر میشود واحدهای فروش رفته (۲۳۰) کسر میشود: ب ت کالای فروش رفته (۷۳۰٫۰۰۰) *
تعداد واحدهای ساخته شده آخر دوره ۵۰ بتموجودی کالای ساختهشدهآخردوره ۱۶۰٫۰۰۰
ب) با فرض روش جریان هزینه FiFo
90.000 =3.000*30
64.000 =3.200*20
بهای تمام شده کالای ساخته شده پایان دوره ۱۵۴٫۰۰۰
بهای تمام شده کالای فروش رفته ۷۲۶٫۰۰۰ ۳٫۲۰۰*۲۳۰
مثال ۲)
بهای اولیه ۵۲۵٫۰۰۰ ریال
بهای تبدیل ۵۲۵٫۰۰۰ ریال
سربار براساس ۷۵% دستمزد مستقیم جذب تولید میشود.
مطلوبست تعیین جمع هزینه های تولید و تفکیک آن به مواد، دستمزد و سربار
جمع هزینه های تولید=
مثال۳)
با توجه به اطلاعات ذیل بهای تمام شده کالای فروش رفته و کالای ساخته شده را بدست آورید.
جمع هزینه های تولید ۵۰٫۰۰۰ریال جمع هزینه های تولید ۵۰۰٫۰۰۰
افزایش کالای در جریان ساخت طی دوره ۴۰٫۰۰۰ ریال (-) افزایش کالای در جریان (۴۰٫۰۰۰)
افزایش کالای ساخته شده طی دوره ۱۵٫۰۰۰ ریال ب ت ک ساخته شده ۴۶۰٫۰۰۰
(-) افزایش در م ک ساخته شده (۱۵۰٫۰۰۰)
ب ت ک ف ۴۴۵٫۰۰۰
مثال ۴)
جمع هزینه تولید ۵۰۰٫۰۰۰ریال
(-) کالای درجریان ساخت طی دوره ۱۲٫۰۰۰ ریال هزینه های تولید ۵۰۰٫۰۰۰
(+) کالای ساخته شده طی دوره ۵۰٫۰۰۰ ریال (+)کاهش ک درجریان ۱۲٫۰۰۰
ب ت ک ساخته شده ۵۱۲٫۰۰۰
(-) افزایش ک ساخته شده (۵۰٫۰۰۰)
ب. ت کالای فروش رفته ۴۶۲٫۰۰۰
گاهی به دلایلی دفاتر جداگانه ای در کارخانه ومرکز یک شرکت نگهداری میشود. معمولاً دفاتر مرکزی در محلی استقرار می یابند که امکان بازار یابی محصولات و خرید مواد اولیه به سهولت امکان پذیر باشد در حالی که معمولاً کارخانه در محلی واقع میشود که نیروی کار ارزانتر و زمین ارزانتر وجود داشته باشد و نیز از لحاظ مقررات محیطی با مشکل مواجه نشود.
به علت فاصله زیاد مرکز و کارخانه درهر کدام دفاتر خاصی نگهداری می گردد.
در دفاتر مرکز معمولاً حسابهای مربوط به دریافت یا پرداخت وجه، دارایی های ثابت و استهلاک آنها، خرید و فروش و امثال آن نگهداری میشود، در حالیکه در دفاتر کارخانه معمولاً حسابهای مربوط به تولید، مواد اولیه، کالای در جریان ساخت، کالای ساخته شده و حسابهای مربوط به سربار کارخانه نگهداری میشود.
مثال) تمرین ۷ صفحه ۹۱ حسابداری صنعتی جلد ۱
اداره مرکزی شرکت پلاستیک سازی ایران در تهران و کارخانه آن در شهر صنعتی دماوند واقع شده است. دفاتر کارخانه و اداره مرکزی بطور جداگانه نگاهداری میشود.
تراز آزمایشی کارخانه درتاریخ اول مهرماه اقلام زیر را نشان میدهد:
بدهکار – ریال بستانکار- ریال
مواد ۳۵۰٫۰۰۰
کالای در جریان ساخت ۷۸۰٫۰۰۰
کالای ساخته شده ۶۴۰٫۰۰۰
کنترل دفاتر مالی ۱٫۷۷۰٫۰۰۰
۱٫۷۷۰٫۰۰۰ ۱٫۷۷۰٫۰۰۰
عملیات زیر طی مهرماه صورت گرفته است:
الف) خرید مواد به طور نسیه به مبلغ ۲٫۳۰۰٫۰۰۰ ریال
ب) طی ماه مبلغ ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ ریال مواد مستقیم و ۹۰۰٫۰۰۰ ریال مواد غیرمستقیم از انبار صادر گردیده است.
ج) جمع حقوق و دستمزد مهرماه بالغ بر۲٫۴۹۰٫۰۰۰ ریال گردید. لیست حقوق و دستمزد و چکها در اداره مرکزی تهیه گردیده و همچنین ۱۰% مالیات حقوق و ۷% بابت بیمه های اجتماعی ازآن کسر شده است. حساب مربوط به حق بیمه های اجتماعی سهم کارفرما در دفاتر اداره مرکزی نگهداری میشود. حقوق و دستمزد شامل ۳۰۰٫۰۰۰ ریال حقوق اداری (کارکنان اداری)، ۸۰۰٫۰۰۰ ریال حقوق کارکنان فروش، ۶۰۰٫۰۰۰ ریال دستمزد غیرمستقیم و ۱٫۳۰۰٫۰۰۰ ریال دستمزد مستقیم میباشد.
د) سربار کارخانه با نرخ ۲۱۰% دستمزد مستقیم جذب می گردد.
هـ) مبلغ ۲۷٫۵۰۰ ریال از مواد خریداری شده به علت معیوب بودن به فروشنده عودت داده شد.
و) پرداخت مبلغ ۲٫۱۵۰٫۰۰۰ ریال به طور علی الحساب به فروشندگان مواد.
ز) هزینه های سربار متفرقه کارخانه به مبلغ ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ ریال میباشد که مبلغ مزبور شامل ۲۰۰٫۰۰۰ ریال استهلاک ماشین آلات کارخانه است.
حسابداري صنعتي و هزينهيابي استاندارد و تجزيه و تحليل انحرافات_1560265320_27530_5739_1799.zip0.45 MB |