فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری درخود ماندگی(اتیسم) دارای 28 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
اتیسم (
autism
)
مبانی نظری درخود ماندگی(اتیسم)
اتيسم (درخود ماندگي )
اتيسم براي اولين بار در سال 1943 توسط يک روانپزشک آمريکايي به نام لئو کانر بعد از بررسي يازده کودک که از نظر او کاملا با کودکان ديگر از لحاظ نشانگان اختلال متفاوت بودند ، توصيف شد. از نظر کانر سيماي اصلي اين اختلال ناتواني کودکان مبتلا در برقراري ارتباط با ديگران از بدوتولد و دوري گزيني و تنهايي آنهاست .کانر براي توصيف اين تنهايي شديد از واژه در خود ماندگي ( اتيسم ) به معناي جذب نشدگي در فعاليت هاي ذهني بهره گرفت .از زماني که کانر سيماي اصلي اوتيسم را تشريح نمود ، بحث و عدم توافق هاي بسيار متوجه نشانه هاي مرضي که دقيقا براي تشخيص اتيسم لازم است گرديده است . آيزنبرگ (1956) پس از مطالعه 120 کودک اوتيستيک ضمن تاييد ويژگي هاي قبلي ، انزوا طلبي و اصرار در يکساني و يکنواختي محيط را به عنوان بر جسته ترين صفات اين اختلال که به سندرم کانر نيز معروف بود ، مطرح ساخت.تا اينکه به علت پيچيدگي و مبهم بودن امر تشخيص ، کميته اي در انگليس تحت سرپرستي دکتر ميلدرد گرک تشکيل و نکاتي را که شرايط در خود ماندگي دوران کودکي را مشخص مي کرد ، مطرح ساختند .سرانجام ، علي رغم اختلاف نظر متخصصان ، ويژگي هايي همانند رفتارهاي خود - بر انگيزنده و خود - آسيب رسان براي اين اختلال مطرح شد.
تعريف اتيسم
اتيسم (در خودماندگي) عبارتست از ناتواني کودک در برقراري ارتباط با مردم ويا موقعيت ها. اوتيسم يک معلوليت رشدي است که بر نحوه روابط فرد با افراد پيرامون خود تاثير مي گذارد کودکان وبزرگسالاني که اوتيست هستند براي ايجاد يک رابطه قابل فهم با ديگران مشکل دارند. توانايي آنها براي ايجاد دوستي معمولا به اندازه قابليت آنها براي فهم ابرازات عاطفي ديگران محدود است.
علائم اتيسم
براساس ملاکهاي
DSMIV
(راهنماي آماري و تشخيصي اختلالهاي رواني )که توسط انجمن روانپزشکي آمريکا تنظيم شده است ، ملاکهاي تشخيص اختلال اوتيسم به شرح زير است:
مجموع شش يا بيشتر از آيتم هاي بند
1.2.3 با حداقل 2 آيتم از بند 1 و يک آيتم ازهرکدام بندهاي 2و3
1. نقص کيفي درتعامل اجتماعي که حداقل به وسيله دومورد از علائم زير ظاهرمي شود:
الف - نقص قابل توجه در استفاده از رفتارهاي غير کلامي چندگانه مانند :تماس چشمي ، تظاهرات چهره اي، حالتهاي بدني وژست هاي مربوط به تنظيم تعامل اجتماعي.
ب - ناتواني در برقراري روابط مناسب با همسالان آنگونه که با سطح رشدي همخوان باشد.
ج - فقدان تلاش در سهيم کردن ديگران بالذات، علايق يا موفقيت هاي خود ( مثلا فقدان نشان دادن ، آوردن يا اشاره کردن به اشيا مورد علاقه).
د- فقدان تقابل هيجاني يا اجتماعي.
2. نقص هاي کيفي در مهارتهاي ارتباطي که حداقل به يکي از اشکال زير خود را نشان دهد:
الف- تاخير يا به طور کلي فقدان رشد زبان محاوره( که با عدم تلاش جهت جبران آن به
وسيله روشهاي جايگزين ارتباطي مانند ژست ها وحرکات بدن همراه است).
ب - در افراد با گفتار مناسب، نقص قابل توجه درتوانايي آغاز يا حفظ گفتگو با ديگران.
ج- استفاده از زبان تکراري وقالبي يا زبان خاص خود.
د- فقدان بازي هاي متنوع متناسب با سطح رشد اجتماعي.
3. الگوهاي قالبي، تکراري ومحدود از رفتار، علائق وفعاليت ها که حداقل با يکي از موارد زير خود را نشان مي دهد.
الف- اشتغال ذهني فراوان بايک يا بيشتر از الگوهاي محدود وقالبي از علاقه که به لحاظ موضوع يا شدت نابهنجار است.
ب- چسبيدن به فعاليت هاي روزمره يا آئين هاي خاص که حالت غير انعطاف دارند.
ج- اطوار قالبي حرکتي تکراري ومشخص ( مانند آويزان کردن دستها يا انگشتان يا حرکات پيچيده تمام بدن)
د- اشتغال مداوم با تعدادي لوازم مشخص.
تاخير يا عملکرد نابهنجار در حداقل يکي از حوزه هاي زير با شروع زودهنگام قبل 3 سالگي: 1- تعامل اجتماعي 2- زبان ،آنگونه که در ارتباطات اجتماعي مورد استفاده قرار مي گيرد. 3- بازيهاي سمبوليک يا خيالي ( اين مشکلات موسوم به اختلال سه وجهي هستند)
* آشفتگي هاي موجود ، ناشي از اختلال رت يا اختلال از هم گسيختگي دوران کودکي نيست.
...
مبانی نظری درخود ماندگی(اتیسم)_1558082416_26937_5739_1978.zip0.03 MB |