فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری مفاهیم و تعاریف کارآفرینی دارای 41 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مفاهیم و تعاریف کارآفرینی :
واژه کارآفرینی در سال 1848 توسط استوارت میل
Stuwart Mill
از فرانسه به زبان انگلیسی ترجمه شد. او کارکرد و عمل کارآفرین را شامل هدایت ، نظارت ، مهار و خطرپذیری می دانست و عامل اخیر را به منزله عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین در نظر گرفت . ( سهرابی فرد ، 1385) کارآفرینی به فرآیند ایجاد ارزش از طریق فراهم آوردن ترکیب منحصر به فردی از منابع برای بهره گیری از یک فرصت اشاره دارد. این فرآیند نیازمند یک عمل کارآفرینانه و یک عامل کارآفرینانه است . عمل کارآفرینانه به مفهوم پیاده سازی یک ایده ، فرآیند ، محصول ، خدمت یا یک کسب و کار جدید دلالت دارد .عامل کارآفرینانه ، فرد یا گروهی است که مسئولیت شکوفاسازی و به بار نشستن عامل کارآفرینانه را بر عهده می گیرد. ( حق شناس ، 1386 ) به علاوه کارآفرینی فعالیتی است که شامل اکتشاف ، ارزیابی و استفاده از فرصت ها برای معرفی محصولات و خدمات جدید است . (هوآنگ ، 2013) در واقع شناسایی یک فرصت کارآفرینی ، درک معرفی کالا و خدمات جدید و ابداعی در بازار از طریق ، راه انداختن و تشکیل یک فعالیت اقتصادی جدید یا ارتقاء چشمگیر فعالیت اقتصادی موجود می باشد . (سیگل ، 2012) دريك عبارت كوتاه بايدگفت كارآفريني يك شغل نيست ، يك حرفه نيست ، اشتغالزايي نيست ، بلكه كارآفريني يك شيوه ي زندگي است . كارآفريني يك منش است . گونه اي از بودن و شدن است . كارآفريني يك سبك زيستن است ، يك راه ، يك روش و يك منش ويژه است . كارآفريني مجموعه اي از خصايل و فضايلي است كه متأثر از ويژگيهاي فردي ، خانواده ، محيط تربيتي و شيوه "اجتماعي شدن" در فرد تكوين مي يابد و تحول مي پذيرد . (ملک پور ، 1390 ، 21)
پیتر دراکر
Peter Drucker
، کارآفرینی را منظری برای تغییر می داند که همیشه در جستجوی تغییر است ، نسبت به آن از خود واکنش نشان می دهد ، و آن را یک فرصت و شانس می داند . (کردنائیج ، 1384 ) همچنین وی معتقد است خلاقیت و کارآفرینی آن چنان لازم و ملزوم یکدیگرند که می توان گفت کارآفرینی بدون خلاقیت و نوآوری حاصلی ندارد . ( شکرکن ، 1381) کارآفرینی نقش ضروری در بهبود بهره وری و ترویج رشد اقتصادی را بازی می کند (مونترو سانچز
Montoro-sanchez
، 2011)تامپسون
Thompson
کارآفرینی را فرآیندی می داند که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت ، عضو جدید را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان ، منابع ، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل به وجود آورد . همچنین چرچیل
N.Churcil
درباره کارآفرینی با نگاه متفاوتی معتقد است : کارآفرینان باید بر حرکت ها و بهبودهای مستمری متمرکز شوند که بصورت مداوم در پی بهره برداری از ریسک ها و فرصت های قابل کنترل باشد . اما می توان کارآفرینی را به صورت فرآیند نیز در نظر گرفت که از درون آن تعریفی از کارآفرینی نیز استخراج شود که سمت و سوی واقع گرایانه تر داشته باشد . حال اگر این فرآیند را به شکل زیر تصور کنیم ، این گونه است :
از این رو و بنا به موارد عنوان شده ، کارآفرینی عبارت است از : فرآیندی که با شناسایی خدمت از سوی فردی که معمولاً ریسک پذیر بوده و دارای تفکر و نگاه دوراندیشانه است ، آغاز و پس از طی مراحل مختلف از جماه ایده یابی ، غربال ایده ، امکان سنجی و تدوین طرح کسب و کار و ... به تشکیل شرکت منتهی می شود . ( ناهید ، 1388 )
از منظر شرکت های نوآور رشد محور
Growth Oriented Innovation Companies
، یکی از بهترین تعاریف کارآفرینی در دیدگاه رونستات
Ronstadt (1988)
دیده می شود :
کارآفرینی فرآیند پویای خلق ثروت تدریجی است . ثروت به وسیله افرادی خلق می شود که ریسک های عمده ای در قالب سهم ، زمان و یا تعهد کارراهه ای
Career Commitment
یا فراهم کردن ارزش برای برخی از کالاها و خدمات تحمل می کند . کالا و خدمات ممکن است جدید یا منحصر به فرد باشد یا نباشد اما ارزش باید تا حدی از جانب کارآفرین دریافت و تخصیص مهارت ها و منابع ضروری به صورت تدریجی حاصل شود .(دانایی فرد ، 1386 )شرکت هایی که رفتارهای کارآفرینانه را ابراز می کنند ، سودآوری و رشد آنها بیشتر از شرکت هایی است که سیستم های کارآفرینی را قبول نمی کنند . در نتیجه امروزه کارآفرینی یک روش و رفتار دائمی است که شرکت ها باید توسعه دهند . (فرانکو
Franco
، 2013)
لغت کارآفريني نزديک به 200 سال است مورد استفاده قرار مي
گيرد که مفهوم سنتي تأکيد بر تلاش
هايي داشت که يک فرد، بينشي را به کسب
وکاري موفق تبديل مي
نمود. اما اخيراً کارآفريني به عنوان فرآيندي که مي
تواند در سازمان
هاي گوناگون بدون در نظر گرفتن نوع و اندازه رخ دهد، مفهوم
پردازي شده است
(کاظمی ، 1389 )
شومپیتر
Schumpeter
کارآفرینی را به عنوان نیروی برهم زننده اقتصاد به کار برد و آن را تحت عنوان «تخریب خلاق» نامگذاری کرد . کارآفرینی شومپیتری شامل سه ویژگی اساسی است :
ویژگی اول : کارآفرینی از قبل قابل درک است . اما نمی توان با به کار بردن قوانین معمولی و با استنباط از حقایق موجود به طور عملی آن را پیش بینی کرد ؛
ویژگی دوم : کارآفرینی رویدادها و نتایج بلندمدت را شکل می دهد و برای اینکه موقعیت های مناسبی خلق کند ، موقعیت های اقتصادی و اجتماعی را تغییر می دهد ؛
ویژگی سوم : کثرت و تکرار رویدادهای کارآفرینانه به کیفیت نسبی نیرو ها ، تصمیمات فرد ، اقدامات و الگوهای رفتاری بستگی دارد .
در عدم توازن پویا ، کارآفرینانی خلق می شوند که ترکیب های جدیدی را در تولیدات معرفی می کنند . شومپیتر براین نکته اصرار می ورزد که کارآفرین ، مدیری نیست که فرآیند تولید را نظارت می کند ، بلکه او فعالیت های معمولی را بر مبنای تجارب گذشته انجام می دهد ، اما خطر ابهامات را می پذیرد و در فعالیت هایی شرکت می کند که تاکنون انجام نشده اند . به طور خلاصه ، کارآفرین فردی است که « ترکیبات جدیدی » را در تولید معرفی می کند . بنابراین کارآفرین یک نیروی ناپایدار است که فرآیند « تخریب خلاق » را که لازمه توسعه اقتصادی است آغاز میکند .(کردنائیج ، 1384 ) شومپیتر می گوید : نیازی نیست که کارافرینی یک کار فیزیکی خاصی باشد . هر محیط اجتماعی روش خاص خود را برای کارآفرینی دارد (ملک پور ، 1390 ، 26 )
همچنین شومپيتر ميگويد شخص كارآفرين كسي است كه نوآوري خاص داشته باشد ؛ اين نوآوري مي تواند نوآوري در توليد ، در فرآيند يا در ارائه خدمات ، در رضايت مشتري و ... باشد . از سوي ديگر پيتر دراكر از ديگر نظريه پردازان علم مديريت در مورد شخص كارآفرين معتقد بود كارآفرين فردي است كه هميشه در جستجوي تغيير است ، در برابر آن از خود واكنش نشان ميدهد و آنرا يك فرصت و شانس ميداند . از طرف ديگر مي توان بيان داشت كارآفرين كسي است كه فرصتها را شناسايي و تشخيص داده ، منابع مورد نياز را جمع آوري كرده ، طراحي و اجراي نقش هاي عملي را برعهده گرفته ، نتايج بدست آمده را به موقع و با روشي انعطافپذير و منطقي جمع آوري مي كند . (ناهید ، 1388)
2-2-1- سیر تحول تاریخی کارآفرینی :
پیدایش مفاهیم نظری کارآفرینی با گسترش وسیع این اصطلاح همراه بوده است که در زیر به روند تکامل نظری کارآفرینی از ابتدای پیدایش واژه آن می پردازیم : ( ملک پور ، 1391 ، 108 و 109 )
2-2-1-1- دوره اول : قرن15 و 16 میلادی « صاحبان پروژه های بزرگ »
...
پیشینه و مبانی نظری مفاهیم و تعاریف کارآفرینی_1556789816_26360_5739_1293.zip0.07 MB |