فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی، افکار ناکارآمد و فراشناخت (فصل 2) دارای 37 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
پیشینه پژوهش
2-1- مباني
نظري
تحقيق
2-1-1- مقدمه
مطالب اين فصل در چهار بخش تنظيم گرديده است. مطالب بخش اول مروري است اجمالي بر مفهوم افسردگی، نظرات و مدلهای ارائه شده پیرامون آن و ... مطالب بخش دوم مروري است اجمالي بر مفهوم افکارناکار آمد ، اهداف، اصول، ملاک ها و ... مطالب بخش سوم نیز مروري است برفراشناخت و مولفه های آن،در بخش پایانی چکیده پژوهش های انجام شده پیرامون متغیرهای تحقیق در داخل و خارج از كشور ارائه شده است.
2-1-2- افسردگی
2-1-2-1- افسردگي چيست
افسردگي نوعي اختلال رواني است كه در آن خلق شخص آشفته ميشود. چون افسردگي، اغلب مورد درمان قرار نميگيرد پزشكان از تعداد واقعي افراد مبتلا به افسردگي اطلاع ندارند. با اين حال، آنها ميدانند كه تعداد افراد افسرده كم نيستند در واقع، افسردگي به قدري متداول است كه گاهي از آن به عنوان سرماخوردگي رواني ياد ميشود (گنجی،1387).
2-1-2-2- اصطلاح افسردگي
اصطلاح افسردگي اغلب براي بيان اندوه عميق به كار ميرود. تقريباً همه افراد زماني دچار غم و غصه شدهاند، اما كساني كه بيماري افسردگي دارند دلسردي و نوميدي شديدي تجربه ميكنند كه مدت زيادي طول ميكشد و معمولاً با زندگي خانوادگي، شغلي يا موقعيتهاي اجتماعي آنها تداخل پيدا ميكند.
اگر افسردگي عمده درمان نشود ميتواند خطرناك باشد. افكار خودكشي جزء جداييناپذير اين بيماري است. هر چند كه افراد مبتلا به افسردگي عميق به ندرت نيروي كافي براي خودكشي دارند با كم شدن افسردگي احتمال بيشتري وجود دارد كه اقدام به خودكشي كنند. افسردگي درمان نشده عمدهترين عامل خودكشي ميباشد.افسردگي يكي از اختلالات عمده دوره نوجواني و جواني است.
افسردگي از زمانهاي قديم در نوشته ها آمده است و توصيفهايي از آنچه ما امروزه اختلالات خلقي مي خوانيم دربسياري از مدارك طبي قديم وجود دارد . داستان عهد عتيق شاه سائول و داستان خودكشي آژاكس در ايلياد هومر ، هر دو يك سندرم افسردگي را توصيف كرده اند . حدود 450 سال قبل از ميلاد ، بقراط اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني بكار برد . در حدود 100 سال قبل از ميلاد كورتيلوس سلسوس در كتاب
De Medicina
افسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود . اين اصطلاح را پزشكان ديگر از جمله ارسطو (120 تا 180 سال بعد از ميلاد ) و جالينوس ( 129 تا 199 سال بعد از ميلاد ) نيز بكار بردند . در قرون وسطي طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت و رازي و ابن سينا و پزشك يهودي ،ميموند ، ملانكولي را بيماري مشخص تلقي مي نمودند . در سال 1854 ژان پيرفالر حالتي را توصيف نمود و آن را جنون ادواري ناميد .
اميل كرپلين در سال 1986 بر اساس معلومات روانپزشكان فرانسوي و آلماني ، مفهوم بيماري مانيك دپرسيو راشرح داد كه شامل اكثر ملاكهاي تشخيصي است كه امروزه روانپزشكان براي تشخيص اين بيماري از آنها استفاده مي كنند . كرپلين همچنين نوع خاصي از افسردگي را به نام « افسردگي رجعتي » كه پس از يائسگي در زنها و در اواخر بزرگسالي در مردها شروع مي شود را شرح داد ( پورافكاري، 1386) .
2-1-2-3- ملاكهاي تشخيصي حملةافسردگي اساسي
DSMIV
A
پنج تا ( يا بيشتر ) از علائم زير در يك دورة دو هفته اي وجود داشته اند و نشان دهندة تغيير از سطح عملكرد قبلي هستند ، حداقل يكي از علائم يا بصورت :
1ـ خلق افسرده و يا 2ـ از دست دادن علاقه و احساس لذت است .
علائمي را كه به وضوح ناشي از اختلال طبي كلي هستند ، يا هذيانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نياوريد .
1ـ خلق افسرده اكثر مواقع تقريباً هر روز ، يا با گزارش ذهني ( مثل احساس غمگيني ، پوچي ) يا مشاهدات ديگران ( مثلاً غمگين و اشكبار بودن ).
در كودكان و نوجوانان ممكن است بصورت خلق تحريك پذير باشد .
2ـ كاهش قابل ملاحظه علاقه يا احساس لذت نسبت به تمام ، يا تقريباً تمام فعاليتها در قسمت عمدة روز ، تقريباً هر روز ( به طوريكه شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران نشان مي دهد) .
3ـ كاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهيز يا رژيم غذايي يا افزايش وزن ( مثلاً پيش از 5 درصد وزن بدن در يك ماه ) يا كاهش و يا افزايش اشتها تقريباً هر روز .
در كودكان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن را در نظر بگيريد .
4ـ بي خوابي يا پر خوابي تقريباً هر روز .
5ـ تحريك يا كندي رواني ـ حركتي تقريباً هر روز ( قابل مشاهده براي ديگران مربوط به احساسهاي ذهني بي قراري يا كندي كه دريافت يا مطرح مي گردد ).
6ـ خستگي يا فقدان انرژي تقريباً هر روز .
7- احساس بي ارزشي ، زيادي بودن يا گناه بي جا ( كه ممكن است هذياني باشد، تقريباً هر روز، فقط شامل خود ملامتگري و احساس گناه در مورد بيمار بودن نمي گردد) .
8ـ كاهش توانايي تفكر يا تمركز ، يا بي تصميمي تقريباً هر روز (به شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران ) .
9ـ افكار تكرار شونده مرگ ( نه بصورت ترس از مرگ ) افكار انتحاري تكراري بدون نقشه خاص ، يا اقدام به خودكشي يا طرح خاص براي خودكشي .
B
ـ علائم شامل ملاكهاي يك دوره مختلط نمي گردد .
C
ـ علائم ناراحتي قابل ملاحظة باليني كه با تخريب در عملكرد اجتماعي ، شغلي ياخانوادگی همراه است.
D
ـ علائم ، ناشي از تأثير فيزيولوژيك مستقيم يك ماده ( داروي نسخه شده يا داروي سوء مصرف يا يك اختلال طبي كلي مثل كم كاري تيروئيد ) نباشد .
E
ـ داغديدگي توضيح بهتري براي علائم ارائه نكند . يعني پس از فقدان فردي محبوب ، علائم بيش از دو ماه دوام يابد و با تخريب عملكردي بارز ، اشتغال ذهني بيمارگونه با بي ارزشي ، تفكر انتحاري ، علائم پسيكوتيك ، يا كندي رواني ـ حركتي همراه شود . (گنجی،1387).
2-1-2-4- نشانه هاي افسردگي
...
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی، افکار ناکارآمد و فراشناخت (فصل 2)_1553928963_24439_5739_1567.zip0.11 MB |