فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری وپیشینه تحقیق رضایت زناشویی وهوش هیجانی دارای 55 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رضایت زناشویی وهوش هیجانی
فصل دوم پيشينه و ادبيات تحقيق......................................................................................8
پيشينه نظري – رضايت زناشويي .................................................................................... 9
ناخشنودي و طلاق در خانواده و علل آن ......................................................................12
دوازده باور و انتظار مخرب ..........................................................................................14
تاريخچه هوش هيجاني ................................................................................................19
ظهور و مفهوم هوش هيجاني ...................................................................................... 20
دو رويكرد در تعريف هوش هيجاني ...........................................................................27
هوش غير شناختي .......................................................................................................29
دانستنيهاي هوش هيجاني ............................................................................................31
مولفه هاي هوش هيجاني ............................................................................................35
عوامل هوش هيجاني .................................................................................................36
سنجش براي هوش هيجاني .......................................................................................38
جايگاه هيجانات .......................................................................................................40
مقياسهاي مبتني بر روشها و رويكردهاي اندازه گيري .................................................44
نقش هوش عاطفي در تفكر و رفتار انسان ..................................................................54
نظري گلمن .............................................................................................................59
نظريه باران ...............................................................................................................60
نظريه كامپوس و گرمويان .........................................................................................61
الگوي رابطه اي هيجان در خارج و داخل كشور ..............................................................61
تحقيقات انجام شده در خارج و داخل كشور ...................................................................64
فصل دوم
پيشينه و ادبيات تحقيق
پيشينه نظري
رضايت زناشويي
واضح است كه عشق براي افراد مختلف معنايي بسيار متفاوت دارد در كل عشق به مجموعه اي از احساسات مثبت و عميق اشاره مي كند كه معطوف به فردي ديگر است براي اينكه زندگی زناشويي به خشنودي بينجامد بايد احساسات عميق اعلام شود و پاسخي مناسب از طرف مقابل دريافت كند بديهي است كه ازدواج اولين تعهد عاطفي و حقوقي است كه ما در بزرگسالي قبول مي كنيم به علاوه انتخاب همسر و انعقاد پيمان زناشويي نقطه ي عطفي در رشد و پيشرفت شخصي تلقي مي شود بي ترديد يكي از مهمترين تصميم هايي كه ما در طول زندگي خود مي گيريم انتخاب يك شريك زندگي است به نظر مي رسد در جامعه ي امروزي سه دليل اصلي براي ازدواج وجود دارد ( عشق ، هم نشيني ، تحقق انتظارها )واضح است كه عشق براي افراد مختلف معنايي بسيار متفاوت دارد در كل عشق به مجموعه اي از احساسات مثبت و عميق اشاره مي كند كه معطوف به فردي ديگر است براي اينكه زندگي زناشويي به خشنودي بينجامد بايد احساسات عميق اعلام شود و پاسخي مناسب از طرف مقابل دريافت كند افراد با هدف هم نشيني نيز ازدواج مي كنند عشق مربوط به هم نشيني محبتي است كه نسبت به افرادي احساس مي كنيم كه زندگيمان به طور عميق با آنها پيوند خورده است اين همان عشقي است كه بر شراكت در تجربه استوار است عشقي كه در آن مي دانيم طرف مقابل هميشه در كنار ماست عشقي كه با آن مي دانيم هميشه به خاطر آنچه هستيم پذيرفته مي شويم زوج هاي امروزي با هدف تحقق انتظارشان ازدواج مي كنند شناخت انتظارات ، بيان آنها و تلاش براي تحقق آن در حد اعتدال چيزي است كه خشنودي را در روابط زناشويي محقق مي سازد . افراد انتظار دارند كه از همسرانشان به طور خاص و از ازدواج به طور عامل سود مطمئني عايدشان شود در مجموع مي توان گفت كه در عصر حاضر باورهاي غلط متعددي توسط زوج ها پذيرفته شده اند زوج ها اين عقيده را پذيرفته اند كه ازدواج ارضاي هر نياز روان شناختي را به همراه دارد و همين عقيده غير واقع بينانه است كه دامي براي سرخوردگي زناشويي خواهد بود .
انتظارهميشه شاد بودن ، رفع نيازها و تحت حمايت و تاييد بودن هميشگي از جمله همين عقايد است شاد بودن به عنوان يك فرد يا يك زوج پيوسته و در تمام عمر كار سختي است هيچ فردي هميشه شاد نيست و براي زوج ها طبيعي است كه دوره هايي از ناشادي ، كشمكش يا فشار را تجربه كنند ، تصويري كه مي توان از ازدواج ارائه داد خوشي و سعادت پيوسته زناشويي است واقعيت اين است كه ازدواج فرد را شاد نمي كند ، شاد نگه نمي دارد يا به وي كمك نمي كند از زحمت و سختي دور شود به طور قطع كسي كه هدفش از ازدواج هميشه شاد بودن است ، محكوم به شكست است .
گرچه در ازدواج هاي موفق الگو ها متنوع اند ولي قواعد مشتركي وجود دارد بعضي از قواعد مشترك در ازدواج هاي موفق با الگوهاي عملكردي متنوع مشاهده مي شوند همسران در يك زندگي زناشويي موفق ، بادوام ، توام با رضايت به يكديگر احترام مي گذارند هر يك از همسران بعضي ويژگي ها يا توانايي هاي قابل احترام را در ديگري مي يابد ، مثل : همسر خوبي بودن ، تامين مخارج كردن ، طبع و ذوق هنري داشتن و.... هر چه ميزان احترام گذاري به يكديگر وسيع تر باشد زندگي زناشویي رضايت مندانه تر خواهد بود .
اين همسران تاييد و ارزش گذاري خود براي همسرشان را نشان مي دهند و به طور پيوسته كارهايي انجام مي دهند و مطالبي بيان مي كنند كه عواطف ، عشق و احترامشان را به يكديگر نشان مي دهند و كلمات و اعمالي را كه اهداف مثبت ازدواجشان را حمايت و تاييد مي كند انتخاب مي كنند .
همسران نسبت به يكديگر بردبارند آنها درك مي كنند كه امكان فريب خوردن يا خطا كردن خودشان نيز وجود دارد انسان را آسيب پذير مي بينند و به اين ترتيب مي توانند قصور و كوتاهي ديگري را بپذيرند آنها مسئوليت رفتار و عزت نفس خودشان را به طور فردي مي پذيرند و انتظار ندارند كه شريك زندگي شان مسئول شاد و خوشحال نگه داشتن آنها باشد به همين دليل از سرزنش و انتقاد يكديگر اجتناب مي كنند و در عوض آنچه را در مورد همسرشان درست است تاييد مي كنند با همدلي به سخنان يكديگر گوش مي دهند و در جستجوي عوامل اند كه در روابط آنها تاثير مثبت به جا مي گذارد .
همسران بر پايه ي اعتماد متقابل به تشريك مساعي مي پردازند آنها آزادند كه نه تنها فقط از يكديگر ، بلكه از هر آنچه ممكن است يعني شركت در فعاليت ها و كارهاي فرعي خارج از محيط زناشويي همراه همديگر و يا به طور فردي لذت ببرند .
در يك ارتباط زناشويي توام با حس همكاري و مشاركت ممكن نيست زن و مرد هميشه با يكديگر موافق باشند اما مي توانند به راحتي مخالفت خود را اعلام كنند و اين امر مورد پذيرش قرار مي گيرد كه با هم به دنبال راه حلي بگردند كه مورد تاييد هر دو قرار گيرد .
زوج هاي خشنود و راضي از مهارت هاي ارتباطي خود به نحو احسن در زندگي مشترك استفاده مي كنند رفتار و حالات يكي از زوجها هميشه محرك نوع خاصي از واكنش هاي طرف ديگر است چون اين حالات اعمال ناشي از آن بسياري از اوقات از سطح ناخود آگاه فرد ناشي مي شود همسران خشنود تلاش مي كنند رفتار و حالات خود را بازشناسي كنند و نسبت به محرك هاي يكديگر چه به صورت كلامي و چه غير كلامي آگاهانه واكنش نشان دهند زوج هايي كه نقص مهارت هاي ارتباطي دارند در معرض خطر نقص عملكرد زناشويي و بروز اختلاف منجر به طلاق و جدايي می شوند .
ناخشنودي و طلاق در خانواده و علل آن :
در مقابل مفهوم رضايت زناشويي ، ناخشنودي و احتمالا يكي از نتايج آن ، يعني طلاق وجود دارد طلاق را مي توان از مهم ترين پديده هاي حيات انساني تلقي كرد اين پديده داراي ابعادي به تعداد تمامي جوانب و ابعاد جامعه انساني است و تاثيرات متفاوت رواني ، اقتصادي ، و اجتماعي دارد طلاق نخست يك پديده رواني است ، زيرا بر تعادل رواني نه تنها دو انسان ، بلكه فرزندان ، بستگان ، دوستان و نزديكان آنها اثر مي نهد ، دوم اينكه طلاق پديده اي است اقتصادي زيرا به گسست خانواده به عنوان يك واحد اقتصادي مي انجامد و با بر هم زدن تعادل رواني انسانها موجبات بروز اثرهاي سهميگين در حيات اقتصادي آنها را نيز فراهم مي سازد سوم اينكه طلاق پديده اي است موثر بر تمامي جوانب جمعيت در يك جامعه ، زيرا از طرفي بر كميت جمعيت اثر مي نهد ، چون تنها واحد مشروع و اساسي توليد مثل یعنی خانواده را از هم مي پاشد و از طرف ديگر بر كيفيت جمعيت اثر دارد چون موجب مي شود فرزنداني محروم از نعمت هاي خانواده تحويل جامعه گردند كه به احتمال زياد فاقد شرايط لازم در راه احراز مقام شهروندي يك جامعه اند پس مي توان گفت جامعه اي كه در آن طلاق از حدي متعارف تجاوز كند ، هرگز از سلامت برخوردار نخواهد بود .
در ازدواج سنتي افراد از جايگاه خود آگاه بودند ، شوهر اقتدار و حمايت اقتصادي را فراهم مي كرد و زن مسئوليت منزل و تربيت كودكان را بر عهده داشت ولي اكنون مسئوليت ها يا تقسيم مي شوند يا برمبناي اهداف فردي تعيين مي گردند نتيجه ي اين تغيير فرهنگي كاملا روشن است چنان چه نيازها و اهداف فرد برآورده نشود مي پرسد : چرا بايد اين رابطه را حفظ كنم در حالي كه بهاي زيادي مي پردازم و در عوض سود كمي به دست مي آورم ؟! اين احساس وقتي شدت مي يابد كه زن و شوهر علاوه بر اين تغييرات سريع فرهنگي از ابتدا نيز پيوند شان با تفاوت هاي فرهنگي بسيار آغاز شده باشد اين تفاوت هاي فرهنگي در تمام زمينه هاي رفتاري تاثير گذار است از جمله رفتارهاي غير كلامي كه براي افراد برخاسته از دو فرهنگ متفاوت معاني متفاوت و گاه متضاد دارد و مي تواند منشا بروز اختلافات در زمينه ي درك متقابل باشد .
...
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رضایت زناشویی وهوش هیجانی_1551529685_23229_5739_1202.zip0.07 MB |