فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق ادبیات نظری تحقیق ابراز وجود دارای 57 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-2
–
ابراز وجود
3-2-مبانی نظری متغیرابراز وجود
آموزش ابراز وجود روشي است براي رفع اضطراب هايي كه از روابط متقابل اجتماعي ناشي شدهاند. افرادي كه به علت عدم مهارت هاي مهم بين فردي و اجتماعي نميتوانند احساسات و خواسته هاي خويش را بيان كنند و يا از عهده رد تقاضاهاي نامعقول ديگران بر نميآيند و غالبا از جانب افراد ديگر مورد سوء استفاده قرار ميگيرند، احساس احترام به خود و يا عزت نفس را از دست ميدهندو معمولا احساس ميكنند كنترلي بر وقايع زندگي خويش ندارند. اين افراد از رويارويي با مسائل مختلف زندگي اجتناب مينمايند.خشنودي انسان در زندگي تا حدودي به ارضاي نيازهايي وابسته است كه محصول ارتباط با ديگران هستند. (همچون دوستي، عشق، تقدير، پيشرفت، احترام، اعتماد و عزت نفس)، به دليل اينكه ارضاي بسياري از نيازهاي اساسي انسان مستقيم يا غير مستقيم به ديگران بستگي دارد
لذا توانايي شخص براي واكنش متقابل اثربخش با افراد ديگر بسيار مهم است. افرادي كه فاقد مهارت هاي لازم هستند اغلب در ارضاي نيازهاي اساسي خويش با شكست روبرو ميشوند. به عنوان مثال دانش آموزي كه نميتواند سوالي را كه در نظرش كم اهميت جلوه ميكند از معلم بپرسد ممكن است هرگز نتواند به تقويتي كه از طرف معلم در زمينه طرح سؤالات جالب ارائه ميشود. دست يابد و يا مردي كه نميتواند تقاضاهاي شغلي و يا آرزوهايش را به مافوق خودش بگويد ممكن است زندگي را بدون توفيقات شغلي سپري كند.
آموزش ابراز وجود به افراد كمك ميكند تا مهارت هايي را در زمينه ابراز حقوقشان كسب كنند، بدون اينكه به ديگران آسيبي وارد نمايند. به افراد آموزش ميدهند تا باور كنند كه ميتوانند در اهدافشان پيشرفت نمايند و ميتوانند احساسات درونيشان را بدون ترس از استهزاء ، از دست دادن احترام يا حتي از دست دادن محبت ابراز كنند.نظريه آموزش ابراز وجود تا حدود زيادي بر پايه اصول شرطي شدن و يادگيري استوار شده است. بسياري از طرفداران اين نظريه چنين فرض ميكنند كه اگر افراد انساني مجموعهاي از مهارت ها را فراگيرند، ميتوانند نيازهاي اساسي خودشان را ارضاء نمايند. به عبارتي ديگر از طريق فراگيري مهارتها، شخص قادر ميشود اهدافي را رشد دهد كه چنين اهدافي راه رسيدن به ارضاي نيازها را ممكن ميسازد. بنابراين مشكل بسياري از افراد آن نيست كه فاقد اهدافي در زندگيشان ميباشند، بلكه آنها نميدانند چگونه بايد به اهدافشان برسند.(فقیرپور،1377).
نظريه آموزش ابراز وجود نخستين بار توسط آندريو سالتر
- Anderew Salter
(1949)
مطرح
شد.او از افكار پاولف درباره برانگيختگي و بازداري ت
اثير پذيرفته بود. سالتر عقيده داشت كه بعضي از افراد بيشتر متمايل به عمل مداري بوده و مقدار زيادي حالت برانگيختگي دارند. افراد ديگر بيشتر به حالت نوروتيك متمايلند، يعني حالت بازداري در آنها بيشتر است. طبق نظر سالتر نقش درمانگر آن است كه افراد را به سوي عمل مداري سوق دهد. او بيمارانش را تشويق ميكرد احساساتشان را به طور آزادنهاي نشان دهند تا مقدار زيادي حالت برانگيختگي در آنها به وجود آيد. منظور سالتر از برانگيختگي زياد، حالتي است كه در آن افراد ميتوانند تمام توان هاي خود را چه از نظر شناختي و چه از نظر عاطفي به فعليت برسانند. چنين حالتي اشتياقآور و لذتبخش است. او اشاره كرده است كه بسياري از افراد از عادت به حالت بازداري رنج ميبرند. آنها ميتوانند اين حالت را از طريق تمرين هيجاني رفع كنند و حالت برانگيختگي ايجاد نمايند. نهايتا” حالات برانگيختگي و بازداري متعادل ميشوند. به نظر سالتر تغييراتي كه بدين طريق در رفتار ايجاد ميشود منجربه تغيير بيولوژيكي مغز ميشود و شخصيت تازهاي را پديد ميآورد، شخصيتي كه ميتواند با سرعت تصميماتي را اتخاذ نموده، از مسئوليت ها لذت ببرد، بدون اينكه از اضطراب به ستوه آيد
(فقیرپور،1377).
ولپي و لازاروس
- Wolpe & Lazarus
از افراد ديگري هستند كه در رشد نظريه ابزار وجود نقش عمدهاي دارند. آنها تعدادي از روش هاي آموزش ابزار وجود را به منظور كمك به افراد در جهت بهدست آوردن كنترل وقايع زندگي مطرح كردهاند. ولي نقش بازيكردن را به منظور كاهش اضطراب مطرح مي كند. با استفاده از اينروش بيمار ياد ميگيرد با موقعيتهاي اضطرابزا به طور موفقيتآميزي رو به رو شود. موقعيت هايي كه ممكن است در بيمار ايجاد اضطراب كند درجه بندي ميشوند، سپس بيمار تشويق ميشود تا با هر حالت عاطفي (خشم، محبت و
…
) كه اضطراب را منع ميكند پاسخ دهد. با تكرار اين تمرينات بيمار ياد ميگيرد تا با موقعيت هاي اضطرابزا با موفقيت برخورد نمايد.
لازاروس عقيده دارد افراد براي رشد دادن يك حالت آزادي هيجاني
ياد بگيرند هيجاناتشان را ارائه كنند. او بيمارانش را آموزش ميداد براي گرفتن حقوقشان فعاليت كنند. آموزش ها عبارت بودند از كمك به افراد براي درك حق قانوني خويش، چگونگي تلاش براي رسيدن به آنها و جلوگيري از پايمال شدنشان
(فقیرپور،1377).
تعریف ابراز وجود
اگرچه متخصصان اکثراًازاین مهارت استفاده می کنند؛اما این مهارت برای برخی ازآنها اهمیت دارد.مور و هارجی (1987)در بررسی مهارت های ضروری برای پزشکان دارو خانه ها ، متوجه شدند که این افراد معتقدبودند مهارت مذکور دربرخورد با سایر متخصصان و همکاران اهمیت بیشتری پیدا می کند و نیز می گفتند استفاده از این مهارت در عمل کاردشواری است.به همین شکل شواهدی وجود دارند که نشان می دهند استفاده از ابراز وجود برای مددکاران اجتماعی هم کار دشواری است (پاردک
- Pardeck
ودیگران ،1991به نقل از فیروزبخت وبیگی ،1390). پوریت
-
Porrit
1984،مک کارتن
-Mc Cartan
...
ادبیات نظری تحقیق ابراز وجود_1546956876_20826_5739_1976.zip0.08 MB |