لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : مقاله وتحقیق
نوع فایل : .doc( قابل ويرايش و آماده ارائه )
تعداد صفحه 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشینه تحقیق
مطالعات داخلی
اصغری و همکاران (1385) رابطه توانمندسازی و خودکارامدی با رضایت شغلی در دبیران شهر تهران را مورد مطالعه قرار دادند. نمونه آماری شامل 390 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر تهران بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین «توانمندسازی» و «رضایت شغلی» و بین «توانمندسازی» و «خودکارامدی» رابطه مستقیم وجود دارد. هم توانمندسازی و هم خودکارامدی بر «رضایت شغلی» نیز تأثیر داشتند، به گونهای که با افزایش «توانمندسازی» و «خودکارامدی» میتوان «رضایت شغلی» را در معلمان افزایش داد.
میرکمالی و همکاران (1388) رابطه توانمندسازي روان شناختي با رضايت شغلي و تعهد سازماني در ميان کارکنان دانشگاه تهران را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماري تحقيق (2731) نفر از کارکنان دانشگاه تهران بود، که تعداد 156 نفر (72 نفر مرد و 84 نفر زن) از آنها به روش نمونه گيري طبقه اي متناسب با حجم و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. نتايج حاکي از آن بود که توانمندسازي روان شناختي و زير مقياس هاي آن يعني معناداري، خود تعييني، شايستگي و تاثير با رضايت شغلي رابطه مثبت و معناداري داشته است.
فرهمند (1385) تحقیقی با عنوان « بررسی رابطه بین میزان همخوانی فرد – محیط و فشار روانی معلمان پایه ابتدایی شهرستان اردبیل بر اساس مدل همخوانی فرد – محیط انجام داد. نتایج این تحقیق نشان داد که همخوانی فرد-محیط معلمان باعث کاهش فشار روانی آنها و رضایت شغلی بیشتر آنها می گردد.
لهسايي زاده و منصوريان (1378) در بررسي رضايتمندي شغلي در بارة عوامل اقتصادي اجتماعي و جمعيتي به مطالعه يكي از سازمانهاي استان فارس پرداخته اند. حاصل پژوهش نشان مي دهد كه متغير توانمندسازی و انطباق فرد-محیط، تأثير مثبت و زيادي بر رضايتمندي شغلي داشته. همچنين هرچه بيگانگي نسبت به محیط کار بيشتر باشد رضايت شغلي پايين می آید.
میرکمالی و ثانی (1387) رابطه كيفيت زندگي كاري و رضايت شغلي بين اعضاي هيات علمي دانشگاههاي تهران و صنعتي شريف را مورد مطالعه قرار داد. استفاده از روش تحقيق همبستگي 144 عضو هيات علمي با توجه به مرتبه علمي به صورت طبقه اي يا نسبي انتخاب شدند. داده هاي تحقيق پس از جمع آوري بر اساس سوالات تحقيق و با استفاده از روش همبستگي پيرسون، آزمون
T
براي گروههاي مستقل و رگرسيون گام به گام تحليل شدند. نتايج به دست آمده گوياي آن است كه: 1. استادان دانشگاههاي تهران و صنعتي شريف از نظر كيفيت زندگي كاري در سطح نسبتا نامطلوب و از نظر رضايت شغلي در سطح نسبتا بالايي قرار دارند؛ 2. بين مولفه هاي كيفيت زندگي كاري و رضايت شغلي رابطه مثبتي وجود دارد؛ 3. بين ميزان كيفيت زندگي كاري و رضايت شغلي استادان دانشگاههاي مذكور تفاوت معني داري وجود ندارد و تنها از بعد يكپارچگي و انسجام اجتماعي كه از ابعاد كيفيت زندگي كاري محسوب مي شود تفاوت اندكي وجود دارد؛ به عبارت ديگر، اعضاي هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف از يكپارچگي و انسجام اجتماعي بالاتري نسبت به استادان دانشگاه تهران برخوردارند. 4. نتايج رگرسيون گام به گام بيانگر اين است كه به ترتيب اولويت قانونگرايي در سازمان، تامين فرصت رشد و امنيت مداوم و توسعه قابليتهاي انساني به عنوان ابعاد كيفيت زندگي كاري با رضايت شغلي همبستگي چندگانه دارند
.
رضاییان و ناییجی (1388) اثرات هيجان پذيري و شخصيت بر رضايت شغلي
را مورد مطالعه قرار دادند. ر پژوهش حاضر، با استفاده از رويکرد خلق و خوي در مطالعه رضايت شغلي، روابط دروني ميان هيجان پذيري و ابعاد مختلف شخصيت و نقش اين دو سازه بر رضايت شغلي بررسي شده است. داده هاي تحقيق، از 267 نفر از کارکنان و مديران صنعت نفت ايران گرد آوري شده است. براساس نتايج اين مطالعه، رابطه عميق مثبت ميان هيجان پذيري مثبت با رضايت شغلي و ابعاد پنج گانه شخصيت و رابطه اي منفي ميان هيجان پذيري منفي با رضايت شغلي و ابعاد پنج گانه شخصيت مشاهده شد. همچنين استقلال دو بعد مثبت و منفي هيجان پذيري مورد تاييد قرار گرفت. بررسي رابطه ابعاد شخصيت با رضايت شغلي نيز نتايج قابل توجهي را در اين تحقيق به همراه داشت. برخلاف برخي تحقيقات پيشين، در اين مطالعه، آمادگي تجربه کردن نه تنها بيشترين رابطه همبستگي و رگرسيون را با رضايت شغلي نشان داد، بلکه تنها بعد شخصيت بود که از رابطه اي علي با هيجان پذيري مثبت و منفي برخوردار بود
.
خدیوی و علیجانی
- Khadivi and Alijani
(2008) رابطه بین توانمندسازی مدیران و اثربخشی سازمانی را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج آنها نشان داد که توانمندی های مدیر نقش معنی داری در پیشرفت سازمانی و اثربخشی آن دارد.
زارعی و همکاران (1391) رابطه بین توانمندسازی، خودکارآمدی و عملکردشغلی در کارکنان اداره آموزش و پرورش مرودشت و درودزن را مورد مطالعه قرار دادند. برای دستیابی به این هدف از یک طرح همبستگی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی 130نفر(123نفر مرد و 7 نفر زن) کارکنان این دو اداره بوده اند. برای جمع آوری داده ها مقیاس توانمندسازی اسپریتزر(1995)،مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز(1982) و مقیاس عملکردشغلی پاترسون(1990) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین توانمندسازی با عملکردشغلی وخودکارآمدی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین برخی از مؤلفه های این سه متغیر نیز روابط مثبت معنی داری وجود دارد. از میان متغیرهای جمعیت شناختی هیچکدام رابطه وتفاوت معنا داری با عملکرد شغلی ندارد. درمجموع می توان گفت که توانمندسازی و خودکارآمدی می توانند پیش بینی کننده های عملکردشغلی باشند.
- مطالعات خارجی
شرت و رنهارت
- Short and Rinehart
...
پیشینه تحقیقات داخلی وخارجی توانمندسازی، خودکارآمدی، رضایت شغلی_1546943763_20707_5739_1590.zip0.02 MB |