دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی و رضایت از زندگی (فصل دوم) در 25 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
مفهوم خودکارآمدی
مفهوم خودکارآمدی در مرکز نظریه شناختی– اجتماعی آلبرت بندورا، قرار دارد که به باورها یا قضاوتهای فرد در مورد تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. بندورا (1986 و 1997)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده رفتار انسان است. قضاوتهای ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیت و ویژگیهای خود موقعیت فشارها را به وجود میآورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بدبینانه دربارهی تواناییهای خود دارند، بنابراین، این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آنها از تواناییهایشان فراتر باشد، دوری میکنند در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالشهایی که میتوانند بر آنها مسلط شوند در نظر میگیرند (کارادیماس و کالانتزی ، 2004). در واقع منظور بندورا (1997) از باورهای خودکارآمدی، قضاوتهایی است که دربارة توانایی در زمینه سازماندهی و انجام تکالیف خاص صورت میگیرد و میزان خودکارآمدی بیانگر آن است که یک شخص تا چه اندازه به توانایی خود برای دستیابی به یک هدف مشخص اطمینان دارد. باورهای خودکارآمدی بر الگوهای تفکر و واکنشهای هیجانی انسان اثر میگذارند و در حقیقت، این باورها تعیین کنندهها و پیشبینیکنندههای قوی میزان دستیابی به هدف نهایی هستند. برخی صاحبنظران مانند پاجارس (1996) و شانک (1989) با انجام پژوهش خود دلایلی مبنی بر صحت یافتههای حاصل از پژوهش باندورا ارائه دادهاند. براساس یافتههای آنها، افراد دارای خودکارآمدی بالا معمولاً در چهار حوزة مشخص، عملکرد بهتری نشان خواهند داد؛ اولین حوزه، انتخاب اهداف است.
اینگونه افراد معمولاً اهداف سطح بالاتری را که مستلزم تلاش بیشتری است برای خود در نظر میگیرند. حوزة عملکردی دوم مربوط به تلاش و پشتکار است که مطابق با آن، اشخاص مداومت و تلاش بیشتری برای انجام تکالیف دارند و در هنگام انجام تکلیف نیز از راهبردهای مختلف یادگیری بیشتر استفاده میکنند. میزان بازبینی یادگیری، سومین حوزة مورد بحث است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی بالا، به طور مرتب میزان پیشرفت خود را در رابطه با اهداف، بازبینی و در هنگام لزوم به انطباق و تغییر راهبردها اقدام میکنند.
__________________
Schunk
رضایت از زندگی
ابرهام مازلو به عنوان یک روان شناس، نیازهای انسانی را از غرائزی میداند که در حیوانات یافت نمیشود. اغلب علمای روانشناس درباره نیازها سخن گفتهاند، اما نظریه مازلو درباره نیازها و سلسله مراتب نیازها در انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس این نظریه نیازهای انسانی به پنج دسته به این ترتیب تقسیم میشوند: 1. نیازهای فیزیولوژیک 2. نیاز به امنیت 3. نیازهای اجتماعی 4. نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام 5. نیازهای به خودیابی و تحقق خویشتن. مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم رضایت را مترادف با ارضاء و تأمین نیازها میداند. ارضاي نياز شامل حالاتي مانند نيرومندي، چالاكي، لذت و پاداش است . پس از ارضاي يك سطح از نيازها، نيازهاي ساير سطوح، اهميت پيدا مي كنند و آنها خواهند بود كه بر رفتا ر شخص تسلط خواهند يافت تا به پايين ترين سلسله مراتب برسيم (مندوزا و ناپولی ، 1995).
به طور عادي و معمولي در جامعه پاره اي از نيازهاي اساسي افراد ارضا مي شود و پاره اي ديگر ارضا نشده باقي ميماند. به زعم مازلو درصد رضايت افراد در برآوردن نيازها به تدريج افزايش پيدا مي كند و با گذشت زمان درصد ارضاي نياز بيشتر ميشود و اين امر با انتظارات افراد رابطه مستقيم دارد (مازلو، 1995).
در این راستا اوزر و کاربولوت (2003)، اظهار میدارند رضایت از زندگی از طریق مقایسه نیازهای افراد با داراییهایشان کسب میگردد. هرچه این نیازها با داشتهها تطبیق بیشتری داشته باشد، رضایت افراد از زندگی نیز در سطح بالاتری قرار میگیرد.
نظریه ی مهم دیگری که در خصوص رضایت از زندگی مطرح است، نظريه كنش متقابل پارسونز است. اساس چارچوب نظري بر اين ايده است كه اجتماع نظام يافته يا جمعي شده اعضاي جامعه را گرد هم آورده و از طريق اين تجميع به آنها توانايي مي دهد تا از منافع مشترك خود در مراحل مختلف (از انطباق تا حفظ الگو ) دفاع كنند و به تأمين نيازها و تحقق اهداف و در نهايت رضايت از زندگي بپردازند (ريتزر، 2004).
از جمله نظريه هاي مطرح ديگر در حوزه روان شناسي اجتماعي، نظريه هاي بيگانگي اجتماعي است . بايد خاطر نشان ساخت كه نظريه هاي اجتماعي كه دربارة بيگانگي مطرح شده اند تلويحاً در برگيرنده مقوله رضايت از زندگي هم هستند . به عبارت ديگر، مي توان احساس بيگانگي اجتماعي را تلويحاً به معناي تبيين نارضايتي و عدم بهروزي به شمار آورد . به عبارت ديگر، بيگانگي اجتماعي به طور كلي به معناي بيگانگي فرد از جنبه هاي اصلي وجود اجتماعي اش بوده و به طور ضمني، مبين نارضايتي ناخرسندي است (محسنی تبریزی، 1973، به نقل از گودرزی 1378).
______________________
Maslow
Hierarchy of needs
Mendoza & Napoli
پیشینه پژوهش
نوغانی، فولادیان و ازغنی (1389) در مطالعه خود با عنوان؛ بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر رضایت از زندگی، در بین دانشجویان دانشگاه آزاد، به این نتیجه دست یافتند که بین متغیرهای سرمایهی اجتماعی با میزان رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و هرچه میزان سرمایه اجتماعی بیشتر باشد رضایت از زندگی نیز بیشتر است.
قلی زاده و شیروانی (1389)، با بررسی رابطه بین عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی با میزان رضایت از زندگی سالمندان اصفهان، نشان دادند که بین عوامل خانوادگی(62/0r=)، عوامل اجتماعی(62/0r=)، عوامل اقتصادی(66/0r=)، استقلالفردی (52/0r=) و سطح سلامت جسمانی(18/0r=)، با رضایتمندی سالمندان از زندگی ارتباط معنیدار وجود دارد.
ایمان، مرادی و رودبارکی (1387)، پژوهشی با عنوان بررسی تطبیقی سرمایه اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان غیر بومی دانشگاه تهران و شیراز؛ به این نتیجه دست یافتند که احتمال ارتقای سلامت روانی دانشجویان تحت تأثیر متغیرهایی چون سرمایه اجتماعی، سن افراد، میزان درآمد خانوادگی و موقعیت آنها میباشد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودکارآمدی و رضایت از زندگی و انواع سرمایه ها_1554552069_19664_5739_1580.zip0.07 MB |