دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مفاهیم و مدلهای رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش (فصل دوم) در 60 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
رهبری تحول آفرین
رهبري موضوعي است كه از ديرباز نظر محققان و عامه مردم را به خود جلب كرده است. شايد علت جذابيت گسترده رهبري اين باشد كه رهبري، فرايندي بسيار اسرارآميز است كه در زندگي همه افراد وجود دارد. در اكثر موارد دانشمندان علوم رفتاري كوشيدهاند تا بدانند بر اساس چه ويژگي ها، تواناييها، رفتارها، منابع قدرت يا با تكيه بر چه جنبههايي از موقعيت، توان رهبر در تأثير بر پيروان و تحقق اهداف گروهي را ميتوان تعيين كرد (يوكل ، 1382، 2). موضعي كه اخيراً توجه اكثر محققان را به خود جلب كرده اين است كه چه نوع رفتار رهبري در فرايند تغيير سازماني مفيد خواهد بود اينكه رهبران بايد به صورت مراودهاي با پيروان رفتار كرده و با پاداش و تنبيه آنان را در جهت مطلوب هدايت كنند و يا اينكه نيازهاي سطح بالاي پيروان را خطاب قرار داده و در آنها ايجاد انگيزه نمايند، موجب شكل گيري دو نوع سبك رهبري گشته كه به نام رهبري تبادلي و رهبري تحولآفرين معروف اند. محققان ميگويند اين دو سبك رهبري جدا از هم بوده و هر يك تأثير خاصي در سازمان و پيروان خواهند داشت و تاكنون تحقيقات مختلفي را در ارتباط با اين دو سبك رهبري صورت گرفته است، نتايج تحقيقات مختلف حاكي از اين است كه رهبران تحول گرا انگيزه فوقالعادهاي را در پيروان خود ايجاد كرده و موجب بهبود عملكرد آنان ميگردند. همچنين اين رهبران موجب افزايش اعتماد، تعهد و كارايي تيمي پيروان خواهند شد (Arnold,2001). و جريان تغييرات سازماني را هموار خواهند ساخت (Eisenbach,1999) و بعد از انجام تغييرات رهنمودهاي اين رهبران در مورد بهبود فعاليت هاي مديريتي و اجرايي روشنگر راه خواهد بود (Pounder,2003).
___________________
Yukl, G.
- مفهوم رهبري
اساس فرايند رهبري را توان تأثيرگذاري يك فرد بر ديگران، تشكيل ميدهد يك رهبر ديگران را چگونه تحت تأثير قرار ميدهد؟ به عبارت ديگر چگونه ميتواند تأثيرگذار باشد؟ و يا چرا يك گروه انسان از طرف شخصي كه به عنوان رهبر مشخص شده تأثير ميپذيرند؟ و بالاخره در اين تأثيرپذيري كدامين مكانيسم ها نقش بازي ميكنند؟ تئوري ها و نظريات در رابطه با رهبري در پي جستجوي جواب به اين پرسش ها ميباشند (امير كبيري، 1377، 294). ولي قبل از پاسخ به اين سوالات بايد بدانيم تأثيرپذيري چيست؟ تأثيرگذاري فرايند بهره جويي شخص هنگام استفاده از قدرت است. تأثيرگذاري را ميتوان به جا آوردن پيشنهاد، تعليمات و يا دستورات شخص از سوي شخصي ديگر تعريف كرد. به همين خاطر، تأثيرگذاري نام فرآيندي است كه يك شخص با رفتار خود، رفتارهاي شخص ديگر را تغيير دهد.
رويداد تأثيرگذاري، رابطهاي نزديك با قدرتي كه رهبر استفاده ميكند، دارد. به گونهاي كه مفهوم «قدرت» و مفهوم «تأثيرگذاري» خيلي نزديك به هم ميباشند به همين سبب مشخص كردن خط موازي ميان اين دو عموماً مشكل است. مضافاً حمايت اين دو مفهوم از يكديگر معناي مستقل و جداي آنها را مشكل تر ميسازد، همچنان كه تحت تأثير قرار دادن ديگران قدرت شخصي را فزوني ميبخشد، با زياد شدن قدرت شخص، ديگران نيز خيلي آسان تحت تأثير وي قرار خواهند گرفت (امير كبيري، 1377، 282).
رهبري به دليل نقشي كه در اثربخشي فردي و گروهي ايفا ميكند عنوان بسيار مشهوري در رفتار سازماني است و از آنجا كه موضوع رهبري، انسانها را طي اعصار گوناگون مفتون خود ساخته، تعاريف فراواني از آن ارائه شده است. يكي از صاحبنظران بيان داشته كه تقريباً به تعداد كساني كه كوشيده اند مفهوم رهبري را تعريف كنند براي آن تعريف وجود دارد و اين در حالي است كه تقريباً همگي توافق دارند كه رهبري فرايند نفوذ و تأثيرگذاري در ديگران است. البته اختلاف نظرهايي درباره ي اينكه آيا رهبري بايد بدون اعمال زور باشد يا خير؟ و آيا رهبري با مديريت تفاوت دارد يا خير؟ نيز وجود دارد (رضائيان، 1383، 375).
با توجه به اين توضيحات رهبري را بدين گونه تعريف ميكنيم: رهبري فرايند نفوذ اجتماعي است كه در آن رهبر مشاركت داوطلبانه كاركنان را در تلاش براي كسب هدفهاي سازماني طلب ميكند. در اينجا واژه داوطلبانه واژهاي عملياتي است. رهبران براي ترغيب مشاركت داوطلبانه كاركنان، هر گونه اختيار و قدرتي را كه دارند با ويژگي هاي شخصي خود و مهارت هاي اجتماعي تكميل ميكنند (همان منبع).
مفهوم دانش و انواع آن
مفهوم مدیریت دانش براي مدتهاي مدیدي به صورت علمی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده است. فقدان یک توافق عمومی در ارائه تعریف مشخص از این مفهوم، به ایجاد آشفتگی و اغتشاش منجر شده است. بنابراین، به منظور درك بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم داده، اطلاعات، دانش و ارتباط میان آنها بپردازیم .
عبارتهای اطلاعات و داده، اغلب بهجاي عبارت دانش به کار برده میشوند.
اما در واقع آنها مفاهیم متفاوتی دارند و درك تفاوت آنها براي انجام یک کار دانش محور بسیار حیاتی و مهم است.
- داده
داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. دادهها منعکس کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد میشود. این اجزاء در پایگاههاي داده، ذخیره و مدیریت میشود (نوروزیان، 1384). در حقیقت دادهها حقایق و واقعیتهاي خام هستند، که به خودي خود معنایی ندارند (مختاري و یمین فیروزه، 1383). پیتر دراکر عنوان میکند که اطلاعات یعنی دادههاي مرتبط و هدفدار به بیانی دیگر از نظر او دادهها به تنهایی مربوط و هدفدار نیستند (داونپورت و پروساك، 1379). دادهها داراي اهمیت هستند به خاطر این که شرط لازم و ضروري براي خلق اطلاعات محسوب می شوند (Awad & Ghaziri,2004) .
- اطلاعات
اطلاعات از قرار گرفتن دادهها در یک زمینه یا محیط خاص ایجاد می شود. با افزودن ارزش به دادهها، در واقع آنها را به اطلاعات تبدیل می کنیم .ویژگی اطلاعات آن است که میتوان آن را بهصورت مستندات مکتوب یا فایلهاي موجود در پایگاه دادهها نگهداري کرد: مثلاً نوشتن هزینه هر دانشآموز در یک دبیرستان و در یک سال تحصیلی خاص به عنوان اطلاعات محسوب می شود (جعفري مقدم،1372، 8). اضافه کردن زمینه و تفسیر به دادهها و ارتباط آنها با یکدیگر، موجب شکل گیري اطلاعات می شود. اطلاعات دادههاي ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. ارتباط دادهها ممکن است بیان کننده اطلاعات باشد. ممکن است صرفاً ارتباط دادهها به اطلاعات منجر نگردد مگر این که موجب درك مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت دادههاي خلاصه شده را در بر می گیرد که گروه بندي، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل شده اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند، می توان با بررسی اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت (نوروزیان، 1384).
اگر بخواهیم معنی واژه مورد بحث را دقیقتر و سختگیرانهتر روشن کنیم، باید بگوییم تنها گیرنده میتواند مشخص کند که دریافتهاي وي واقعاً اطلاعات بوده و او را تحت تأثیر قرار داده است به این ترتیب، ماهیت اطلاعات انتقالی به گیرنده، بیش از آن که به فرستنده مربوط باشد از سوي دریافتکننده آن تعیین میشود (داونپورت و پروساك، 1379، 109).
- دانش
دانش عبارت است از افکار و پندارها، فهم و درسهاي آموخته شده در طول زمان. دانش فهمیده میشود و فرد آن را از طریق تجربه، استدلال، بصیرت، یادگیري، خواندن و شنیدن به دست می آورد.
هنگامی که دیگران دانش خود را با افراد سهیم می کنند، دانش گسترش می یابد و هنگامی که دانش فرد با دانش دیگران ترکیب می شود، دانش جدیدي به وجود می آید. دانش ماهیتی فردي دارد، زیرا با ارزشها و باورهاي افراد و ادراك آنها از جهان و دیگران، در ارتباط متقابل قرار دارد. به علاوه، دانش در بافت و زمینه روابط بین فردي ظاهر می شود. دانش غنی تر و معنادارتر از اطلاعات است (دي بات، 1383،78).
وقتی که اطلاعات تحلیل، پردازش و وارد متن میشود تبدیل به دانش میشود (ال میلر و موریس،1383). دانش مخلوط سیالی است از تجربیات، ارزشها، اطلاعات و نگرشهاي نظام یافته است که چارچوبی براي ارزشیابی و بهرهگیري از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. دانش در ذهن دانشور به وجود میآید و به کار میرود (Ladd & waed,2002). این تعریف، از اول مشخص میکند که دانش، ساده و روشن نیست، مخلوطی از چند عامل متفاوت است، سیالی است که در عینحال ساختهاي مشخصی دارد و درنهایت این که ابهامی و شهودي است و بههمین علت بهراحتی نمیتوان آن را در قالب کلمات گنجاند و بهصورت تعریفی منطقی عرضه کرد (امانتی، 1381 ، 2).
- معرفت
وقتی که دانش براي تصمیم گیري و بهبود تصمیمات، فرآیندها و بهره وري یا سودآوري به کار گرفته می شود تبدیل به معرفت (خرد) می شود. کسب معرفت نیاز به افرادي دارد که توانایی و تمایل به جذب اطلاعات و ارزیابی اطلاعات را داشته باشند و با رجوع به آن اطلاعات بتوانند تصمیم بگیرند که آیا می توانند از آن براي مسأله یا موقعیتی خاص استفاده کنند یا خیر و درك کنند که چرا چنین تصمیمی گرفته اند. براي خردمند بودن، افراد نه تنها باید دانش کسب کنند بلکه باید فهم کاملی از اصول حاکم بر آن دانش نیز داشته باشند (ال میلر و موریس، 1383). آخرین مرحله، حرکت از دانش به معرفت و کمال است. معرفت (خرد) همان کاربرد دانش است (نوروزیان، 1384). تبدیل داده به اطلاعات و سپس به دانش محور اصلی مدیریت دانش محسوب می شود (Klimasauskiene, 2003).
قسمتهایی از پیشینه پژوهش:
- مرادی (1388) در تحقیقی با عنوان "رابطة سبك هاي رهبري تحول آفرين _ تبادلي با عدالت سازماني " رابطة سبك هاي رهبري تحول آفرين _ تبادلي و عدالت سازماني دربین 287 نفر از کارکنان سازمان تربيت بدني جمهوري اسلامي ايران مورد بررسی قرار داد. نتايج حاكي از متوسط بودن ميزان رهبري تحول آفرين مديران و ادراك كارکنان از عدالت سازماني در سازمان تربيت بدني است. همچنين ضريب همبستگي نشان داد كه سبك هاي رهبري تحول آفرين – تبادلي رابطة معني داري با عدالت سازماني دارند.
- سرخوش (1389) در تحقیقی با عنوان " بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی" تاثیر متغیر رهبری تحول آفرین را بر دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در بین 67 نفر از کارکنان یک سازمان دفاعی مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که رهبری تحول آفرین قادر است از راه ترویج فرهنگ های کارآفرینی و سلسله مراتبی بر روی تعهد سازمانی کارکنان سازمان مورد مطالعه اثر گذار باشد.
- پژوهشي توسط كرماني القريشي (1384) باعنوان «امكانسنجي استقرار زمينههاي مديريت دانش در صنايع» انجام شده است. در اين تحقيق جامعه آماري شامل كليه كاركنان شاغل در شركت سهامي ذوب آهن اصفهان ميباشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که: تحصیل دانش، پالایش دانش، انتقال و ذخیره کردن دانش، جمعآوري دانش در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان کمتر از حد متوسط بوده است براین اساس مهمترین و اصلیترین عوامل استقرار مدیریت دانش را در صنایع استفاده از دانش افراد باتجربه به شکل فعال، پیاده سازي فرهنگ تحصیل دانش میان کارکنان، ارائه دستورالعملها و خطمشیهایی جهت تشکیل جلسات، وجود یک فرهنگ سازمانی قوي و نشستهاي کارکنان بهمنظور مشارکت و تبادل دانش میان آنها، استفاده از مشوقهاي موجود (مادي و معنوی) براي بکارگیري دانش به روز، ایجاد کارگاههاي آموزشی، توزیع، تبادل و به اشتراكگذاري دانش در سراسر سازمان گزارش داده شد.
فهرست مطالب مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مفاهیم و مدلهای رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش (فصل دوم) به صورت زیر میباشد:
مقدمه
2-1- بخش اول: رهبری تحول آفرین
2-1-1- مفهوم رهبري
2-1-2- تئوري هاي رهبري
2-1-3- نظريه رهبري تحول آفرين
2-1-3-1- تعريف رهبري تحول آفرين
2-1-3-2- سابقه رهبري تحول آفرين
2-1-3-2-1- جامعه شناسي كاريزما:
2-1-3-2-2- تئوري رهبري كاريزماتيك:
2-1-3-2-3- رهبري تحول آفرين:
2-1-3-3- ويژگي هاي رهبران تحول آفرين:
2-1-3-4- رويكردهاي رهبري تحول آفرين
2-1-3-4-1- نظريه رهبري تحول آفرين برنز (1978)
2-1-3-4-2- نظريه رهبري تحول آفرين بنيس و نانوس (1985)
2-1-3-4-3- نظريه رهبري تحول آفرين تي چي و ديوانا (1990)
2-1-3-4-4- نظريه رهبري تحول آفرين شرمرهورن
2-1-3-4-5-نظريه رهبري تحول آفرين باس (1999- 1985)
2-1-3-5- شاخص های رهبری تحول آفرین از دیدگاه بس
2-1-3-5-1- نفوذ آرمانی
2-1-3-5-2- تحریک فرهیختگی
2-1-3-5-3-انگیزش الهام بخش
2-1-3-5-4-ملاحظات فردی
2-2- بخش دوم: مدیریت دانش
2-2-1- مفهوم دانش و انواع آن
2-2-1-1- داده
2-2-1-2- اطلاعات
2-2-1-3- دانش
2-2-1-4- معرفت
2-2-2- هرم دانش
2-2-3- انواع دانش
2-2-4- سبک های ایجاد و تبدیل دانش
2-2-4-1- جامعه پذیري از دانش ضمنی به دانش ضمنی
2-2-4-2- بیرونی سازي از دانش ضمنی به دانش صریح
2-2-4-3- انتشارسازي يا ترکیب از دانش صریح به دانش صریح
2-2-4-4- درونی سازي از دانش صریح به دانش ضمنی
2-2-5- شکاف دانش
2-2-5-1- برون سازی
2-2-5-2- ارتباط
2-2-5-3- درونی سازی
2-2-5-4- اجتماعی شدن
2-2-5-5- مکان یابی و کسب دانش صریح بیرونی جدید برای گروه
2-2-5-6- مکان یابی و کسب دانش ضمنی بیرونی برای گروه
2-2-5-7- ایجاد دانش جدید برای گروه
2-2-6- سازمان دانش مدار
2-2-6-1- ایجاد سازمان دانش مدار
2-2-6-2- خطرات و دامها
2-2-7- مفهوم مدیریت دانش، فرآیندها و مزایای آن
2-2-7-1- تعاریفی از مدیریت دانش
2-2-7-2- رشد و توسعه مدیریت دانش
2-2-7-2-1- کوچک سازی
2-2-7-2-2- توسعه تکنولوژی
2-2-7-3- فرآیندهای مدیریت دانش
2-2-7-3-1- شناسایی نیاز به دانش
2-2-7-3-2- شناسایی دانش
2-2-7-3-3- تحصیل دانش
2-2-7-3-4- خلق دانش
2-2-7-3-5- ذخیره سازی و سازماندهی دانش
2-2-7-3-6- تسهیم و انتقال دانش
2-2-7-3-7- کاربرد دانش
2-2-7-4- مزایاي مدیریت دانش
2-2-7-5- مدلهاي مديريت دانش
2-2-7-5-1- مدل كلي ساختار نظامهاي مديريت دانش
2-2-7-5-2- مدل مديريت دانش بنيادي در سازمان
2-2-7-5-3- مدل راهبردي مديريت دانش
2-2-7-5-4- مدل چهار حلقه اي مديريت دانش
2-2-7-5-5- مدل چرخه حيات دانش
2-2-7-6- اهميت و ضرورت مديريت دانش در سازمانهاي دولتي
2-3- بخش سوم: پیشینه تحقیق
2-3-1- پیشینه داخلی
2-3-1-1- رهبری تحول آفرین
2-3-1-2- مدیریت دانش
2-3-2- پیشینه خارجی
2-3-2-1- رهبری تحول آفرین
2-3-2-2- مدیریت دانش
منابع
مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مفاهیم و مدلهای رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش_1554569820_19649_5739_1603.zip0.48 MB |