فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق ادبیات تحقیق و پیشینه پژوهشی مفاهیم و دیدگاه های اوقات فراغت دارای 38 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
1- مقدمه
2-2- مفهوم اوقات فراغت
2-3- اوقات فراغت و چند مفهوم دیگر
2-3-1- اوقات فراغت و تفریح
2-3-2- اوقات فراغت و بازی
2-3-3- اوقات فراغت و بیكاری
2-3-4- كاركردهای اوقات فراغت
2-4- اوقات فراغت ازدیدگاه فرهنگی، اجتماعی واقتصادی
2-5- تاریخچه اوقات فراغت در جهان وایران
2-6- ویژگیهای اوقات فراغت در عصر حاضر
2-7- تقسیم بندی گذران اوقات فراغت
جدول(2-1) گونه های مختلف گذران اوقات فراغت (جلالی فراهانی،1390) ص45
2-8- اوقات فراغت از دیدگاه اسلام
2-9- اوقات فراغت ازدیدگاه صاحب نظران و مکاتب فلسفی
2-9-1- اوقات فراغت ازدیدگاه فلسفه رئالیسم
2-9-2- اوقات فراغت از دیدگاه پراگماتیسم
2-10- ساعات کار و ساعات فراغت
2-11- نظریات دانشمندان
هربرت وبر
ولفانگ نارشتت
اوپاشوسکی
2-12- نظریات مختلف
2-13- عوامل موثر برگذران اوقات فراغت
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
2-2- مفهوم اوقات فراغت
واژه فراغت به معنی « Licere » است که از کلمه لاتین « Lei Sure » "اقتباس شده وبه معنی زمان آزاد است.همچنین فراغت در کلمه «scole» ریشه دارد که بیانگررابطه بین آموزش وتفریح است.
فراغت ترجمۀ معادل فرانسویLoidir وانگلیسیLeisure و با معادل آلمانی Freizeit یا Musse است که در زبان فارسی رایج گشته است، برداشت هایی که از دید گاه های مختلف علوم انسانی از اوقات فراغت می شود بسیار متنوع هستند و روی این اصل تا کنون تعاریف متفاوتی از جنبه های گوناگون برای اوقات فراغت ارائه شده است. (رضوانی،1379)
فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است. در فرهنگ معین فراغت این گونه معنی شده است:
1- پرداختن به¬فراغت 2- آسایش،استراحت، آسودگی، آرامش 3- بی اعتنایی، وارستگی 4- فرصت، مجال.( معین،1373)
در لغت نامه علی اکبر دهخدا، اوقات فراغت چنین معنا شده است: وقت و مقدار زمانی که برای امری فرض شده، ساعت، فرصت، گاه، زمان و مدت که جمع آن اوقات به معنی زمان هاست. آسایش و استراحت، ضد گرفتاری از کار و مشغله و همچنین فراغت داشتن، یعنی غفلت داشتن و فراموش کردن.
فراغت در زبان عربی به معنای اضطراب و فراغ به معنای آسایش است و در زبان انگلیسی به معنای آسانی، سهولت و آسایش است.( دهخدا،1377)
کلمه"فراغ" یا"فراغت" در گفتگوهای معمولی به چند معنی به کار می رود. یکی به معنای کاری نداشتن و بیکاری است. معنی دیگر آن دست کشیدن از کار، به پایان رساندن امری، رها شدن و رهیدن از کاری و خلاص شدن از کوششی است و معنای دیگر آن آسودگی خاطر و آسایش است که در برابر رنج و سختی به کار برده می شود. بنابراین می توان اوقات فراغت را به طور ساده چنین معنی کرد: زمان آسودگی از کار یا زمان و آرامش و راحتی و در تعریفی کامل تر، اوقات فراغت زمانی است که ما با شوق و رغبت و اختیار به کار دلخواه خود می پردازیم. این فعالیت برای ما شادی آور و نشاط انگیز است.
گروه بین المللی جامعه شناسی، اوقات فراغت را این گونه تعریف می کند: اوقات فراغت عبارت است از مجموعه ای از اشتغالاتی که فرد کاملا و با رضایت خاطر برای استراحت و تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شغلی،خانوادگی، اجتماعی بدان می پردازد.(مظفری،1381،118)
بنابراین وقتی از اوقات فراغت صحبت می کنیم منظورمان اوقاتی است که:
اول : به اختیار خودمان و با آزادی فعالیتی را انجام می دهیم و زور و اجباری در کار نیست.
دوم: این فعالیت برای ما شادی آور است و سبب رضایتمندی درونی و انبساط خاطر می شود.
سوم: دارای اهداف سود جویانه، کسب درآمد، یا اهداف سیاسی و عقیدتی نیست.(شاهنده، 1383). از نظر جغرافیایی اوقات فراغت، عبارت است از آن زمان بیداری که انسان در طول آن از کار و اشتغال ووظایف اجتماعی روز مره فارغ گشته و می تواند به طور دلخواه آن را در نواحی مختلف صرف کند.
فراغت در پیش گرفتن راه و رسمی است و راه و رسم جاری و عادی کردن زندگی: در کوهپایه ای خفتن، با کسان تازه ای آشنا شدن و از اندیشه دغدغه ی زندگی روزانه دور ماندن. اوقات فراغت شرایطی است که در آن فعالیت ها صرفا به خاطر خودشان انجام می شود و غایت و هدف دیگری مورد نظر نیست و ما آن را هدف بدون شرط می نامیم(دیبایی،1371). به طور کلی مجموع اوقاتی که انسان در اختیار دارد به صورت زیر صرف می شود:
1- اوقاتی که صرف کار برای امرار معاش می شوند
2- اوقاتی که برای تعادل حیات صرف می شود.
3- اوقاتی که انسان در طی آن فارغ از کار و خواب بوده و می تواند آن را به دلخواه خودبگذراند. همانگونه که انسان از طریق کار یا خواب به نحوی وجود خود و نتایج منبعث از آن را در جامعه و محیط پیرامون خود عینیت می بخشد، به همین ترتیب می تواند از طریق گذران اوقات فراغت خود محیط پیرامون را دگرگون نماید. با بعد مکانی که گذران اوقات فراغت پیدامی کند دقیقا به حیطه عمل جغرافیا وارد می گردد و از همین جاست که اوقات فراغت مفهوم جغرافیایی نیز پیدا می کند.(رضوانی،1379)
ادبیات تحقیق و پیشینه پژوهشی مفاهیم و دیدگاه های اوقات فراغت_1555567824_19419_5739_1534.zip0.12 MB |