خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
ادبیات نظری  وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری انحرافات جنسی
ادبیات نظری انحرافات جنسی
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
قیمت : 19,000 تومان

پیشینه و مبانی نظری مفهوم عقل

پیشینه و مبانی نظری مفهوم عقل

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری مفهوم عقل دارای 32 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::


الف) بخش اول : مبانی نظری
2-2- مفهوم عقل

در کتاب های معروف لغت عرب ، واژه ی عقل در معانی قلب ، تمیز ، تأمّل ، قلعه و حصن ، دیه ، قوّه و استعدادی که با آن آگاهی و علم تحقق می یابد ، ذکر شده است . ( احمدبن فارس ، 1404ق ، ج 4، صص 71-70) . به علاوه عقل به عنوان وسیله ی تفکّر و استدلال و ترکیب تصوّرات و تصدیقات آمده است . عقل
14
در زبان عربی از حیث مفهوم ، با عِقال تناسب دارد . ( فراهیدی ، 1414 ق ، ج9، ص253). و عِقال به معنای زانو بندِ شتر ( ابن منظور ، 1416 ق، ج 9، ص327). بندی است که به وسیله ی آن شتر سرکش بسته و طغیانگری اش مهار می شود ، و از این جهت عقل نامیده شده است که سر کشی غرایز و هوس ها بند می نهد و زانوی غضب و شهوت سرکش را می بنددو عِقال می کند ( جوادی آملی ، 1370، ص 70) . راغب در المفردات می نویسد : « اصل عقل ، امساک و نگهداری وضع چیزی است و به دو چیز گفته می می شود : اوّل ، به قوّه ای که آماده قبول دانش است که اگر انسان نداشته باشد ، تکلیف از او ساقط است . دوم ، به عملی که انسان به وسیله این قوّه کسب می کند و این همان چیزی است که قرآن کافران را به خاطر تعقّل نکردن ، مذمّت کرده است» ( مرزوقی و صفری ، 1386) . معنای واژه عقل به اختصار چنین است :
« نیروی تشخیص و باز شناخت حق از باطل در قلمرو شناخت های نظری ، و خیر از شر در قلمرو شناخت های عملی ، و بازدارنده از سیئات و سوق دهنده به حسنات » ( بهشتی ، 1389، ص 89).در قرآن کریم واژه عقل به کار نرفته است ولی مشتقّات فعلی آن فراوان به کار رفته است . چنان که در قرآن فعل « تَعقِلون »3 مرتبه ، فعل « یَعقِلون »2 مرتبه ، فعل « یَعقِلُ » 1 مرتبه ، فعل « نَعقِلُ »
1
مرتبه و بالاخره فعل « عَقَلوه » نیز 1 مرتبه ، به کار رفته است . در مجموع مشتقّات فعلی عقل ، 49 مرتبه در قرآن به کار رفته است . علّامه طباطبایی درباره علّت به کار نرفتن واژه "عقل" در قرآن فرموده: « گویا لفظ عقل به معنای معروف امروزی از اسم های مستحدث بالغلبه است به همین دلیل در قرآن به شکل اسمی استعمال نشده است ». ( رفیعی ، 1385) در المنجد ، عقل به معنای « درک » آمده است و عقل به عنوان نور رحمانی در نظر گرفته شده است که نفس با آن اموری را درک می کند که با حواس ادراک نمی کند ( المنجد ، ص52، به نقل از مرزوقی و صفری ، 1386).فیروز آبادی در قاموس المحیط می گوید : عقل نوری روحانی است که به وسیله آن نفس انسان ، علوم ضروری و نظری را به دست می آورد ( فیروز آبادی ، 1991 م ، ص 9520؛ به نقل از ناصح و ساکی ، 1387) .علّامه مجلسی در بحار الانوار ( جلد 1) در بیان معانی اصطلاحی عقل می نویسد ، عقل در اصطلاح به امور زیر اطلاق می گردد : عقل عبارت است از قوّه ادراک خیر و شر و سبب تمییز بین
14
آن دو ، و به وسیله عقل می توان اسباب امور را شناخت و به آنها معرفت پیدا کرد و هم چنین به چیزهایی که به عقل منجر می شود و یا از دستیابی به عقل مانع می شود ، معرفت یافت و عقل بدین معنا ملاک تکلیف و ثواب و عقاب است .عقل قوّه ای است که مردم آن را برای نظم دادن به امور زندگانی خویش به کار می برند . پس اگر موافق قانون شرع بوده و شارع آن را نیکو شمرده باشد ، « عقل معاش » نامیده می شود ؛ امّا اگر در امر باطل و حیله ای فاسد به کار رود ، شرع مقدّس آن را « شیطنت» می نامد .
« عقل » ملکه و حالتی است در نفس که انسان را به سوی انتخاب خیر و نفع دعوت می کند و از بدی ها و مضرّات به دور می دارد و به وسیله عقل ، نفس تقویت می شود برای دوری کردن اسباب شهوت و غضب و وسوسه های شیطانی .
عقل ، جوهری است مجرد و قدیم که ماده و مادی نیست ؛ یعنی ذاتاً و فعلاً مجرد است و هر چه مجرد است ، حدوث زمانی ندارد .
عقل ، نفس ناطقه انسانی است که به وسیله آن آدمی از سایر حیوانات متمایز می شود . عقل، مراتب استعداد نفس است ، برای تحصیل نظریات و نزدیک یا دور شدن از آن ها( مجلسی ، ترجمه رجب زاده ، 1362، ص100).
2-2-1- اهمّیّت عقل

اهمّیّت عقل بر کسی پوشیده نیست ، چرا که به واسطه ی این گوهر گرانبهای عقل است که آدمی مفتخر به مدال " لَقَد کَرَّمنا " و " فَضَّلنا " شده و معارف الهی و علوم بشری و اتم شناسی و اخترشناسی و ... تحصیل می شود ، آدمی با ابزار عقل ، سعادت دنیا و آخرت را اختیار کرده و حق و باطل و زشت و زیبا ، درست و نادرست را می سنجد . اسلام بیش از همه مکتب ها و نظام های فکری روی عقل و خرد و عاقلانه عمل کردن ، اصرار می ورزد و تأکید روی مشاهده ، اندیشیدن و تفکّر اهمّیّت جنبه عقلانی را در این مکتب روشن می سازد ( ساعی ، 1379، ص47). تکیه بر عقل و تأیید وجهه عقلانی از ویژگی های تربیت اسلامی است و مسلمان باید اصول و مبانی اعتقادات خود را از طریق عقل بپذیرد . دین مبین اسلام نظامی پویا است
14
و یکی از دلایل پویایی آن ، این است که با صراحت از پیروان خود می خواهد که در پذیرش مبانی مکتب به تقلید و پیروی کور کورانه تسلیم نشوند و اندیشه و عقل را به کار گیرند . بر همین اساس اسلام اهمّیّت عقل را در زمینه های مختلف مورد تأیید قرار می دهد . ( همان ، 1379، ص 58). دین تکیه گاه ، مطمئنی برای عقل می باشد ، و جلوی انحرافات عقل را می گیرد و آن را در راه خیر و صلاح افراد جامعه انسانی سوق می دهد ، عقل و ایمان در کنار هم حکم دو بال را دارند که در مسیر تکامل انسان او را مدد می کنند ( فایضی و آشتیانی ، 1376، صص88-87)
آن چه از علّامه طباطبایی ( ره ) درباره اهمّیّت و ضرورت طریق عقلی در مقایسه با دیگر طرق شناخت دین بیان شده بسیار فراوان است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم :
1 - رشد، پویایی استحکام و پیشرفت حیات انسانی بر اسا س بهره مندی از فکر صحیح تعیین می شود ؛
2 - سعادت انسان از طریف تعقل بدست می آید ؛
3 – با نظر به حیات انسانی در این جهان طریق عقل در مقایسه باکشف و وحی از عمومیت و اهمّیّت بیشتری برخوردار است ؛
4 – کرامت و شرافتی بالاتر از درک حقایق معارف دینی برای انسان وجود ندارد ؛
5 – تلقی عامیانه از معارف دینی و جلوگیری از بحث آزاد عامل انحطاط و عقب ماندگی جامعه اسلامی بعد از رسول خدا (ص) بوده است ؛
6- بررسی تعلیمات دینی از مجرای تعقل و استدلال آزاد ، حیات و تازگی آنرا در همه زمانها حفظ خواهد کرد؛
7- نفی طریق عقلی ، نفی یک امر فطری و غریزی است و دینی که پایه و اساس آن بر فطرت است بر خلاف فطرت فرمان نمی دهد( نوذری ، 1379).
عقل از دیدگاه غزالی دارای یک سلسله وظایف ادراکی و اخلاقی است که عبارتند از :
1 - عقل میزان و ابزار سنجش الهی در روی زمین است؛
2 - عقل می تواند معقولات را درک کند؛
14
3 - عقل بر اشتباهات و لغزش های حس قضاوت و داوری می کند ؛
4- عقل تصوّر و نارسائی های حس را جبران می کند (طباطبایی، سید محمد حسین ، 1367،ج2،ص27؛ به نقل از میر شاه جعفری ، 1376).
در روایات به مسأله عقل و خرد توجه و عنایت خاصّى شده به حدى كه آن را یكى از دو حجت و دلیل براى انسان معرفى نموده‏اند . امام كاظم‏علیه السلام مى‏فرماید: « ان للَّه على الناس حجّتین حجّة ظاهرة و حجّة باطنة و اما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الباطنة فالعقول» ( کلینی ، ترجمه مصطفوی ، 1369، ص 19) .

دركتاب غرر الحكم بیش از 230 حدیث از فضیلت و عظمت عقل سخن به میان آمده‏است حضرت على‏علیه السلام تعبیرات مختلف و شیوایى در اهمیت و ارزش عقل بیان مى‏دارد از جمله:

1. «الانسان بعقله» معیار انسانیت به عقل است.

2. «كمال الانسان العقل» كمال انسانیت به عقل است.

3. «افضل النعم العقل» برترین نعمت‏ها عقل است.

4. «العقل صدیق محمود» عقل دوستى ستایش شده است.
...

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری مفهوم عقل_1556790313_26384_5739_1488.zip0.07 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت