لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : مقاله وتحقیق
نوع فایل : .doc( قابل ويرايش و آماده ارائه )
تعداد صفحه 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :


باست(
Basset, 1994
) در تحقیقی به بررسی میزان مشارکت زنان در کشور کانادا پرداخته است.نتایج نشان می دهد که میزان مشارکت زنان بین سالهای 1992-1990 در اثر رکود اقتصادی اندکی کاهش داشته و کاهش میزان مشارکت زنان جوان تر بیش تر از سایر زنان بوده است با توجه به این زنان جوان20 درصد نیروی کار زنان در کانادا را تشکیل میدهند، کاهش های سریع مشارکت این گروه با رشد ضعیف نسبت به زنان مسن تر همراه شده و در مجموع باعث افت میزان مشارکت زنان شده است .در مطالعه ای در کشور هند نشان دادند که در ایالتها و مناطق هندوستان ، ایالتی که از فقرای بیشتری برخوردارند، تمرکز بیشتری بر کارگران کشاورزی دارند .در بخش کشاورزی حضور زنان بسیار چشم گیر بوده، ولی با این وجود، به رغم افزایش میزان مشارکت زنان ،وضعیت اقتصادی آنان بهبود نیافته است (
Nihar and Kumir, 2003
).
خواجه نوری و حاتمی (1386) در مطالعه ای نشان داد که اگرچه پایگاه اقتصادی ، اجتماعی زنان روستایی یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی قلمداد می شود به ندرت در مباحث اقتصادی به آن پرداخته شده است. بیشتر مطالعاتی که در ایران در مورد فعالیت اقتصادی و اشتغال صورت گرفته است، بر روی اثبات این قضیه است که زنان روستایی ایران در فعالیت های اقتصادی مشارکت بالایی دارند و یا مطالعه در خصوص عواملی است که اشتغال زنان روستایی را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی اجتماعی اقتصادی نقش زنان روستایی آهندان به وسیله سرمدی و همکاران، (1373)نشان داد که در خانوار های روستایی منتخب، با اینکه زنان در انجام امور تولید از مردان فعال ترند در میان اقشار مختلف جامعه: (76 درصد از زنان در سطح پایین اقتصادی، 74 درصد از قشر متوسط و 56 درصد از قشر زنان مرفه )، نیروی کار خانوار در مزارع برنج و چای را تشکیل می دهند .
کشاورز، (1376) به بررسی منابع و موانع اشتغال زنان پرداخته و نتیجه میگیرد که در فرهنگ مسلط مرد سالار، تأکید بسیار بر نقش مادری موجب رانده شدن زنان به خانه‌ها می شود. به نظر وی تسلط فرهنگ مرد سالاری موانع بزرگی در راه اشتغال زنان بوجود آورده است.نتایج بررسی های موحد و همکاران (2004) نشان داد عواملی چون اشتغال و تحصیلات زنان و مادران آنان تأثیرعمده ای را در تغيیر روابط موجود در جامعه، خانواده به همراه داشته است .
پور عربی، (1376) به بررسی نقش زنان در فعالیت های روستایی شهرستان رامسر پرداخته است نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیش از 96 درصد از زنان روستایی، حداقل دارای یک فعالیت اقتصادی مکمل درآمد خانواده بودند اما نوع و میزان فعالیت های اقتصادی آنان تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل جغرافیای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. نتایج همچنین نشان داد که زنان روستایی فعال در اقتصاد روستا و خانواده، خود مالک عوامل تولید نیستند. به همین دلیل با وجود حضور گسترده در فعالیت های اقتصادی، در استفاده از اعتبارات دولتی با موانع متعددی روبه رو هستند.این تحقیق نشان می دهد که انگیزه فعالیت بیش از87 درصد از زنان مورد مطالعه، نیاز های اقتصادی خانواده بوده است.این مسئله، اهمیت حضور زنان خانه دار روستایی را در فعالیت های متعدد اقتصادی به منظور کمک به اقتصاد خانوار و رهاندن خانواده روستایی از فقر مطلق می دهد.
بامداد، (1377) بهبود وضعیت اقتصادی – اجتماعی جامعه با افزایش میزان اشتغال زنان همراه است. همچنین وجود تبعیضات فرهنگی و تفاوت های اجتماعی بین زن و مرد، مانع جدی در افزایش مشارکت اقتصادی زنان است. در نهایت افزایش مشارکت اقتصادی زنان تابعی از عامل توسعه اجتماعی – اقتصادی است.
بابایی، (1379)طی پژوهشی که به شناخت جایگاه اقتصادی اجتماعی زنان دراستان همدان پرداخته است دریافت ، زنان شهرستان همدان، نهاوند، تویسرکان، رزن ، بهار و اسدآباد و کبودر آهنگ به ترتیب از بالاترین سطح پایگاه اقتصادی اجتماعی تا پایین ترین سطح را به خود اختصاص داده اند.
تولایی، (1379) در بررسی خود موانع مشارکت اجتماعی زنان را در سه سطح فردی، خانوادگی و جامعه مورد بررسی قرارداده و می نویسد که موانع فردی عبارتند از سطح سواد زن و نوع نگرش به زن ، موانع خانوادگی عبارتند از تربیت سنتی، شمار فرزند در خانواده، وضعیت اقتصادی خانواده و سطح درآمد، موانع جامعه عبارتنداز : کار کردهای حمایتی، آموزش از راه وسایل ارتباط جمعی، تبعیض موجود در جامعه، ایفای نقش جامعه در نهادینه کردن اوقات فراغت کودکان، نوجوانان و جوانان، چگونگی وضع قوانین، نوع جامعه.
(هاشمی ،1381 ):(نقل از خواجه نوری ، 1376) با بررسی وضعیت اشتغال زنان در ایران نتیجه گرفته است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران با کشورهای درحال توسعه مشابه بوده و این درحالی است که میزان سواد و تحصیلات آنان با کشور های پیشرفته قابل مقایسه است. به باوروی نهادهای رسمی یعنی قوانین و مقررات بیشترین تأثیر گذاری را بر سطح اشتغال زنان دارند که به نوبه ی خود تحت تأثیر نهادهای فرهنگی و اجتماعی هستند.
سلیمانی (1382) نقش زنان روستایی در اقتصاد خانواده را مورد بررسی قرار دادند. اين تحقيق به روش اسنادي و پيمايشي انجام گرفت مكان پژوهش روستاهاي استان گيلان بود، واحد مورد مطالعه زنان و دختراني هستند كه حداقل 14 سال سن ‌داشتند و جمعا به تعداد 77 نمونه انتخاب شدند. تايج حاصل از يافته‌هاي اين پژوهش را مي‌توان به شرح ذيل خلاصه نمود، زنان روستايي در اقتصاد خانوار روستايي نقش دارند و اين نقش داراي ابعاد مختلفي است كه عبارتند از نقش ايجاد درآمد براي خانواده و نقش صرفه‌جويي در هزينه‌هاي خانواده، نقش درآمد زنان روستايي در اقتصاد خانوار بيش از حد "متوسط" است براساس يافته‌هاي اين پژوهش زنان روستايي نقش متوسطي دوشادوش مردان در اقتصاد خانواده ايفا مي‌كنند، زنان روستايي با كار در مزارع برنج به ميزان "خيلي زياد" در جهت كسب درآمد براي خانواده فعاليت مي‌كنند
.
لهسایی زاده و همکاران، (1384) در تحقیقی به بررسی نقش زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی و سهم آنان در این حوزه در استان فارس پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد که بین تحصیلات و مشارکت اقتصادی آنها رابطه معکوس وجود دارد. همچنین با افزایش سن، مشارکت زنان کمتر می گردد. در نهایت مشخص شد که قوی ترین عامل تبیین کنند تغییرات میزان مشارکت اقتصادی زنان، نگرش آنها نسبت به شغل شان است.
ابونوری و همکاران (1385) شناخت و تحليل دانش بومي زنان عشاير ايل سنگسري در خصوص فعاليتهاي اقتصادي خانوار را مورد مطالعه قرار دادند. در این تحقیق تعداد 29 نمونه (عشايري و برخي مسوولان) به صورت هدفمند با استفاده از روش نمونه گيري گلوله برفي، مورد شناسايي و مصاحبه قرار گرفتند
.
یافته هاي تحقيق در بخش كيفي نشان دهنده وجود دانش هاي بومي متنوع در 5 بخش مي باشد. هريك از مقوله ها نقش هاي متفاوتي در اقتصاد خانه دارا هستند. دانش بومي زنان عشاير در رابطه با گياهان دارويي شامل: استفاده از گياهان دارويي در درمان بيماريها، تهيه مواد غذايي، تهيه سوخت، تهيه مواد آرايشي و بهداشتي، رنگرزي، انواع روش هاي استفاده از گياهان و همچنين موارد اعتقادي مربوط به گياهان دارويي. دانش بومي زنان عشاير در رابطه با فرآورده هاي لبني شامل: شيردوشي به روش خاص زنان سنگسري، اندازه گيريهاي بومي شير، ايجاد جايگاه هاي ابزار كار و نگهداري فرآورده ها، مصرف فرآورده ها، همياريها، فرآورده هاي لبني در خط توليد كره و خط توليد پنير، استفاده هاي درماني لبنيات، غذاهاي توليد شده با لبنيات و موارد اعتقادي نسبت به لبنيات. دانش بومي زنان عشاير در رابطه با نان شامل: عمليات ساخت تنور، انواع نان با روشهاي گوناگون پخت به صورت تنوري- روغني - با حرارت كم، ابزارهاي كار در پخت نان، انواع سوخت در پخت نان و موارد اعتقادي در رابطه با نان.دانش بومي زنان عشاير در رابطه با صنايع دستي شامل: بن گذاشتن، مواد رنگزا، چگونگي تبديل پشم به نخ، تهيه ابزار كار، همياري در صنايع دستي، توليد صنايع دستي در دو مقوله پوشش و لوازم زندگي. دانش بومي زنان عشاير در رابطه با گوت شامل: چگونگي توليد گوشكه، اندازه گوت ها، چگونگي چيدمان ابزار در داخل گوت مي باشد. در عين حال مشاهدات و نتايج بدست آمده در اين مرحله نشان مي دهد كه دانش بومي زنان عشاير تحت تاثير عوامل گوناگوني قرار گرفته.اين عوامل شامل موارد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي مي باشد
.
خواجه نوری و حاتمی، (1386) در مطالعه ی که مبتنی بر نظریه های نوسازی بود، با استفاده از داده های کلان جمعیتی مستخرج از سرشماری نفوس و مسکن 1375 نشان داد که در میزان اشتغال در بخش‌های صنعتی، کشاورزی و خدماتی که از شاخصه های توسعه به شمار می آیند رابطه ی معنی داری با میزان اشتغال زنان در استان های کرد نشین ایران داشته اند و اما نتایج بدست آمده از مدل رگرسیونی بیانگر آن است که با کنترل تأثیر سایر متغیر ها دو متغیر میزان اشتغال در بخش صنعت و میزان تحصیلات زنان 10سال به بالا روی هم نزدیک به 65 درصد تغییرات در میزان اشتغال زنان را به خود اختصاص داده اند .دو متغیر فوق با میزان مشارکت زنان دارای رابطه ی مثبت بوده و با افزایش در دو متغیر فوق میزان اشتغال زنان نیز افزایش می یابد.
...