خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
ادبیات نظری  وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری انحرافات جنسی
ادبیات نظری انحرافات جنسی
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
قیمت : 19,000 تومان

مبانی نظری وپیشینه تحقیق جهت گیری مذهبی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق جهت گیری مذهبی

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری وپیشینه تحقیق جهت گیری مذهبی دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::


فصل دوم
ادبیات نظری پژوهش
2-4- جهت گیری مذهبی
طي ساليان طولاني برخي انديشمندان مذهب را عامل عقب‌ماندگي جوامع تلقي مي‌کردند، اما در گذر زمان مشخص شد که نه تنها مذهب الهي عامل عقب‌ماندگي نيست بلکه مي‌تواند عامل پيشرفت جوامع نيز باشد. در اين زمينه و با اين ادعا اين پرسش مطرح مي‌شود که آيا مذهب مي‌تواند به‌عنوان يک عامل محرک مانند سرمايه فيزيکي بر توسعه و حتي توليد, توزيع و مصرف اثر مثبت داشته باشد؟ در اين‌جا سعي شده است مذهب از بعد اثرگذاري بر اين عوامل و پديده‌ها به عنوان سرمايه مذهبي تعريف شود. در اينجا يادآور مي‌شويم که منظور ما از مذهب، انحراف‌هاي ايجاد شده در بعضي مقاطع زماني براي بهره‌برداري سياسي, استحکام حکومت و يا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوج‌گيري حکومت عباسيان و پس از آن عثماني‌ها و يا صفويان و چرخش مسير تبليغات آموزه‌هاي مذهبي به سمت حفظ منافع حاکمان نيست, بلکه مذهبي واقعي و خالص که همراه آموزه‌هاي پيش‌برنده در جامعه مطرح است.
2-4-1- سرمايه مذهبي
در ابتداي اين بحث اين نکته را يادآور مي‌شويم که منظور ما از مذهب, تحريف‌هاي موجود در مذاهب و يا انحراف‌هاي ايجاد شده در بعضي مقاطع زماني براي بهره‌برداري سياسي, استحکام حکومت و يا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوج‌گيري حکومت عباسيان و پس از آن عثماني‌ها و يا صفويان و چرخش مسير تبليغات آموزه‌هاي مذهبي به سمت حفظ منافع حاکمان نيست, بلکه مذهبي که همراه آموزه‌هاي پيش‌برنده در جامعه (مانند صدر اسلام و حتي چند قرن اول اسلام) مطرح است. بر اين اساس سرمايه مذهبي به مجموعه نهادها, عملكردها،‌ تجربه‌ها،‌ اعتقادات، باورها،‌ ارزش‌ها، دانش، قوانين و مقررات،‌ نمادها و واقعيت‌هاي محيطي فيزيكي و غير فيزيكي و مانند آن در جامعه مي‌گوييم كه از وجود مذهب و ايمان مذهبي نشأت گرفته باشد. سرمايه مذهبي را به دو بخش سرمايه مذهبي فردي و سرمايه مذهبي اجتماعي تفكيك مي‌كنيم. سرمايه مذهبي در اين قالب تعريف و تشريح مناسب‌تري پيدا مي‌كند. سرمايه مذهبي فردي: به مجموعه مذهب انتخابي و اعتقادات، باورها، دانش، تجربه‌ها،‌ ارزش‌ها و عادت‌هاي حاصل از ايمان مذهبي و يا درباره مذهب نزد فرد، سرمايه مذهبي فردي مي‌گوييم. به عبارت ديگر به عناصر مذهبي شكل‌دهنده و ساختار بخش رفتارهاي فرد، سرمايه مذهبي فردي مي‌گوييم كه اين عناصر به‌طور خلاصه عبارت‌اند از: کيفيت مذهب انتخابي فرد، اعتقادات، باورها، دانش، هنجارها، تجربه‌ها و عادت‌هاي مذهبي فردي. در اثرگذاري اين سرمايه، نقش اساسي را عمق و گستردگي هريك از عناصر شكل‌دهنده آن ايفا مي‌كنند كه محور و پايه اين عمق, ايمان مذهبي فرد است. پس از بيان سرمايه مذهبي اجتماعي به اين موضوع اشاره مي‌كنيم. سرمايه مذهبي اجتماعي: به مجموعه نهادها، عملكردها، قوانين و مقررات، ارزش‌ها، اعتقادات، باورها، هنجارها، دانش، نمادها و سمبل‌هاي برخواسته و شكل‌دهنده ساختار مذهبي جامعه، سرمايه مذهبي اجتماعي مي‌گوييم. به عبارت ديگر مي‌توان گفت مجموعه عناصر شكل‌دهنده ساختار مذهبي هر جامعه, سرمايه مذهبي آن جامعه است كه اين عناصر عبارت‌اند از:
كيفيت مذهب حاكم در جامعه (اصول اعتقادي و قوت، دقت و صحت آن).
نهادهاي مذهبي جامعه.
عملكردهاي مذهبي نهادهاي اجتماعي.
قوانين و مقررات مذهبي حاکم در جامعه.
اعتقادات،‌ باورها، ارزش‌ها و هنجارهاي مذهبي جامعه.
دانش و مهارت‌هاي مذهبي جامعه.
فضاها، نمادها و سمبل‌هاي مذهبي جامعه.
و مانند این‌ها.
2-4-2- سرمايه مذهبي و ايمان
ايمان به منزله تصديق قلبي با رسوخ در عمق وجود انسان‌ها, باعث فراگير شدن اثر مذهب و آموزه‌هاي آن در همه رفتارهاي انسان مي‌شود، از اين‌رو مي‌توان ايمان را مايه و نهاد اصلي سرمايه مذهبي فردي دانست. البته ايمان با اثرگذاري فزاينده بر سرمايه مذهبي فردي، ساختار سرمايه مذهبي اجتماعي را نيز شكل مي‌دهد و آن را تقويت مي‌كند. در باره اثرگذاري ايمان بر رفتارها, مباحث مفصلي وجود دارد و در اين مقاله فرصت بحث آن نيست. (از جمله رجوع شود به عزتي، 1384) با اين وجود به‌طور خلاصه مي‌توان گفت وجود ايمان به خدا، جهان پس از مرگ، رسالت و هدايت الهي، معنويت و فرشتگان, موجب مي‌شود ساختارهاي اعتقادي، عاطفي و عملكردي افراد به شدت تحت تأثير قرار گيرد و بر آن اساس رفتار افراد به‌صورت مورد نظر مذهب شكل بگيرد. اين شكل‌گيري ساختارهاي رفتاري, تشکيل سرمايه است و حاصل, همان سرمايه‌اي است كه سرمايه مذهبي فردي مي‌ناميم. با اين وجود, اين ساختارها مي‌تواند بدون وجود ايمان نيز به صورت مذهبي شکل بگيرد. اين شکل‌گيري مي‌تواند بدون وجود ايمان فردي از طريق نهادهاي اجتماعي, عادت‌ها و هنجارهاي فردي و اجتماعي و مانند آن شکل بگيرد. از اين‌رو اثر ايمان و سرمايه مذهبي دو اثر جداگانه است, اما اين دو عامل بر يکديگر مؤثر هستند. به همين صورت مي‌توان گفت ايمان از طريق شكل‌دهي سرمايه مذهبي فردي بر سرمايه مذهبي اجتماعي و ساختار بخشي آن اثر مبنايي و پايه‌اي دارد، زيرا رفتارها، عملكردها، نهادها و مانند این‌ها در اجتماع توسط افراد شكل مي‌گيرد. البته بسياري از عناصر شكل‌دهنده ساختار سرمايه مذهبي اجتماعي, حاصل سرمايه مذهبي گذشتگان و ويژگي‌هاي تاريخي و محيطي جوامع در گذشته و امروز است. با اين وجود, اثرگذاري اين ويژگي‌ها نيز با تقويت ايمان مذهبي ـ كه خود مي‌تواند از ابعادي تحت تأثير سرمايه مذهبي باشد ـ افزايش مي‌يابد. (براي توضيح بيشتر درباره ايمان به عزتي, 1381 مراجعه كنيد). اثرگذاري هريك از این‌ها به عمق نفوذ آن‌ها در جامعه، گستردگي كمي و كيفي آن‌ها، عملكرد و جايگاه صحيح و مناسب آن‌ها نزد مردم، دقت, صحت و فايده معنوي آن‌ها, مقبوليت آن‌ها نزد افراد جامعه و نظير آن بستگي دارد. مذهب يك عامل محرك و برانگيزاننده كيفيت و كميت اعمال و رفتارها و نتايج آن‌ها است. اين عامل مي‌تواند اميد بخش، سوق‌دهنده به جلو،‌ موجب رشد و پيشرفت، تحرك، ايجاد تحول، بهبود بهره‌وري و توليد، افزايش سرمايه‌گذاري، ايجاد الگوي مصرف و پس‌انداز خاص و مانند این‌ها شود. بر اين اساس مي‌توان مذهب را يك عامل مؤثر بر متغيرهاي فردي و اجتماعي دانست و گفت مذهب يک عامل محرك رو به جلو است. اين عملكرد و اثرگذاري مانند عملکرد سرمايه فيزيکي است. از اين‌رو مذهب را سرمايه تلقي مي‌كنيم. اين سرمايه مي‌تواند درون يك فرد يا يك جامعه انباشته شود. در هر دو حالت, اين سرمايه قابل كاهش و افزايش است. در ادامه منابع ايجاد وگسترش اين سرمايه را بيان مي‌كنيم.
2-4-3- خودفزايندگي و استهلاك سرمايه مذهبي
سرمايه مذهبي فردي و اجتماعي خودفزايندگي دارد. همچنين سرمايه مذهبي موجب افزايش در ايمان افراد مي‌شود و نيز از طريق تقويت سرمايه‌هاي مذهبي فردي باعث افزايش توان ايجاد سرمايه مذهبي اجتماعي مي‌شود. ايمان و سرمايه مذهبي فردي باعث افزايش ايجاد (توليد) سرمايه مذهبي فردي و اجتماعي جديد مي‌شود.
سرمايه مذهبي مي‌تواند استهلاك نيز داشته باشد كه بخشي از استهلاك مي‌تواند از طريق خودبازسازي دروني (خودفزايندگي) جبران شود. بخشي از آن نيز نيازمند صرف سرمايه انساني و سرمايه فيزيكي است.
استهلاك سرمايه مذهبي به معني كاهش هنجارها، ارزش‌ها، نمادها، سمبل‌ها، مكان‌ها و ... مذهبي به صورت مادي يا معنوي و به صورت كمي يا كيفي است. وجود خودفزايندگي و استهلاک از اين نوع در سرمايه مذهبي نيز يک وجه تمايز آن با سرمايه اجتماعي است.
2-4-4- مرور دیدگاه چند روانشناس در مورد دین
در مقاله حاضر دیدگاه نظریه پردازانی که در زمینه‌ی روان شناسی دین نطریه ی خاصی را به طور مستقل ارائه کرده‌اند مورد توجه قرار گرفته است. ابتدا نظریه ویلیام جیمز (۱۹۰۱) پیرامون تجربیات دینی که به صورت گزارش‌های افراد مختلف ارائه شده مطرح و نهایتاً نظریه ناهشیار به عنوان منبعی برای تجربیات جذبه، عرفان، اشراق و هرگونه تجربیاتی که نوعی ارزش معنوی دارد ارائه شده است.
در مقالة حاضر دیدگاه نظریه پردازانی که در زمینة روان شناسی دین نظریة خاصی را به طور مستقل ارائه کرده‌اند مورد توجه قرار گرفته است. ابتدا نظریه ویلیام جیمز (۱۹۰۱) پیرامون تجربیات دینی که به صورت گزارش‌های افراد مختلف ارائه شده مطرح و نهایتاً نظریة ناهشیار به عنوان منبعی برای تجربیات جذبه، عرفان، اشراق و هرگونه تجربیاتی که نوعی ارزش معنوی دارد ارائه شده است. سپس نظریة گوردون آلپورت (۱۹۵۰) در خصوص جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و تفاوت‌های هریک با دیگری مطرح شده است. در ادامه نظریه اریکسون (۱۹۶۸) در خصوص ایمان به عنوان یک نیاز حیاتی انسان بزرگسال که تحول یافتة ظرفیت اعتماد کودک به جهان و مادر است مورد بررسی قرار گرفته است. مفهوم دیگری که از سوی اریکسن مطرح شده «هویت» و «بحران هویت» است. این مفاهیم که در بحث شکل گیری شخصیت فرد مطرح می‌شود با دینداری
ارتباط پیدا کرده است. همین ارتباط باعث شده است تا برخی از روان شناسان مانند جیمز مارشیا (۱۹۸۰) و آدامز (۱۹۸۹) گرایش به دین را به عنوان بخشی از هویت فرد در نظر بگیرند. در خاتمه نظریه فولر و لوین (۱۹۸۰) کاملاً توضیح داده شده است. طبق این نظریه ایمان طی شش مرحله تکامل می‌یابد. این مراحل از کودکی و نوجوانی آغاز شده و تا میانسالی تحول می‌یابد.
علم روان شناسی طی یک قرن گذشته نسبت به پدیدة مذهب موضع گیری‌های بسیار متفاوتی داشته است. اگر چه ویلیام جیمز و استانلی هال به عنوان متقدمین روان شناسی در آمریکا نسبت به مطالعة دین توجه خاصی داشتند اما روند مطالعات روان شناسی در غرب و خصوصاً آمریکا حاکی از عدم توسعة رغبت‌های متقدمین توسط متاخرین است. ویلیام جیمز (۱۹۰۲) در کتاب گونه‌های تجربة دینی خود که شامل بیست سخنرانی وی است به بررسی انواع تجربیات دینی پرداخته است. وی ضمن استناد به تجربیات شخصی افراد در حالات جذبه، خلسه و احساس حضور نزد پروردگار به مسئله وحدت وجود که از مباحث اساسی در فلسفه و عرفان است توجه می‌کند. دامنة مطالعات ویلیام جیمز در زمینة تجربیات دینی از کشور آمریکا فراتر رفته و فرهنگ شرق را نیز در بر می‌گیرد. این بررسی‌ها شامل سرگذشت غزالی و اشاره به اشعار شبستری در گلشن راز نیز می‌شود. حاصل این مطالعات منجر به ارائه یک فرضیة اساسی در زمینه روان شناسی دین می‌شود. جیمز می‌گوید:
به هنگامی که مسئله تصوف، عرفان، دعا و نیایش را مورد مطالعه قرار داده بودیم ملاحظه کردیم که در زندگی مذهبی نقش عمده را فیض نهایی که از قسمت ناهشیار ما می‌رسد بازی می‌کنند. بنابراین من فرضیه خود را اینطور قرار می‌دهم: این حقیقت برتر که ما در تجربیات دینی با آن ارتباط پیدا می‌کنیم، بیرون از حدود وجود فردی ما هرچه می‌خواهد باشد، درون حدود وجود ما، دنبالة ضمیر ناهشیار ما از اوست. وقتی که ما به این نحو پایة فرضیة خود را بر روی امری که مورد قبول دانشمندان روان شناس است قرار می‌دهیم، با علوم امروزی تماس خود را حفظ کرده‌ایم؛ حال آنکه علمای علم کلام چنین تماسی را ندارند. (ویلیام جیمز، 1936).
ریچارد گورساچ (1988) که به بررسی تاریخچة روان شناسی دین پرداخته است معتقد است که از دهة ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در زمینه روان شناسی دین مطالعه مهمی انجام نشده است. البته گوردون آلپورت از سال ۱۹۵۰ در زمینة روان شناسی دین کتاب فرد و دینش را تالیف کرد که بایستی حرکت او را در این زمینه حائز اهمیت دانست. هنر آلپورت این بود که به عنوان یک روان شناس اجتماعی با ارائه نظریة جهت گیری درونی و بیرونی نسبت به دین در انسان توانست مطالعات روان شناسی اجتماعی در زمینة تعصبات نژادی را با در نظر گرفتن جهت گیری مذهبی فرد مورد مطالعه قرار دهد. تقسیم بندی آلپورت در خصوص جهت گیری مذهبی فرد توانسته است توجه زیادی را طی سالیان اخیر به خود معطوف دارد و در مطالعاتی که عامل مذهب مورد توجه روان شناسان باشد به عنوان یک نظریه کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. آلپورت برحسب جهت گیری دینی افراد، آن‌ها را با دو جهت گیری دینی درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد. از نظر آلپورت افراد مذهبی با جهت گیری درونی ضمن درونی سازی ارزش‌های دینی، مذهب را به مثابه هدف در نظر می‌گیرند. در حالیکه افراد با جهت گیری بیرونی، دین را صرفاً وسیله ای برای نیل به اهداف دیگر در نظر می‌گیرند (آلپورت، ۱۹۶۷).
یکی دیگر از روان شناسانی که در زمینة روان شناسی دین نظریه ای راهگشا مطرح کرده است اریک اریکسون است. اریکسون که یک نو فرویدی است نسبت به دین موضع گیری مثبتی دارد. وی معتقد است بین نهادهای اجتماعی به وجود آمده در طول تاریخ زندگی انسان و نیازهای روان شناختی او ارتباط وجود دارد. به نظر اریکسن دین به عنوان یک نهاد اجتماعی در طول تاریخ در خدمت ارضأ «اعتماد اساسی» بشر بوده است. اریکسن بر خلاف فروید دین را به عنوان بازگشت به دورة کودکی ندانسته و آن را برای تامین نیاز اعتماد اساسی بشر ضروری می‌داند. اریکسون اولین مرحلة تحول » من» را به عنوان » اعتماد» در برابر «عدم اعتماد» نامیده و معتقد است که کودک در اولین مرحله از تحول شخصیت خود به تدریج جهان خارج و مادر را به عنوان پدیده ای قابل اعتماد درک می‌کند. وی معتقد است » اعتماد» در دوران کودکی پایه ظرفیت » ایمان» در بزرگسالی را فراهم می‌کند. ایمان به عنوان یک نیاز حیاتی، انسان را به سوی پذیرش دین سوق می‌دهد. مفهوم هویت که توسط اریکسن مطرح شد از سوی جیمزمارشیا در یک الگوی چهار وضیعتی هویت توسعه یافت. این چهار وضعیت عبارت‌اند از: هویت یافتگی، بحران زدگی، دنباله روی و آشفتگی. هریک از چهار وضعیت هویتی تعریف شده از سوی مارشیا در تجدید نظرهای بعدی با توجه به دو بعد عقیدتی و بین شخصی تفکیک شد. (اریکسون، ۱۹۶8).
پیشرفت‌های بدست آمده در حوزة تحول قضاوت اخلاقی و نیز مسلح شدن روان شناسی به روش بررسی تحولی مفاهیم و سازه‌های روان شناختی به مطالعات روان شناسی دین نیز کمک شایانی کرده است. فولر و لوین (۱۹۸۰) در زمینة بررسی ایمان به ارائه نظریه ای تحولی شامل شش مرحله پرداخته‌اند. این نظریه که از برخی جهات به نظریة قضاوت اخلاقی کلبرگ شباهت دارد، می‌تواند در مطالعة ارتباط دین با متغیرهای دیگر با توجه به مراحل مختلف ایمان و سطح بندی افراد در مراحل مختلف آن کمک شایانی نماید. از نظر فولر ولوین (۱۹۸۰) ایمان مذهبی برای افراد در سنین مختلف دارای ساختار متفاوتی است. این دو نظریه پرداز ساختار ایمان را مجموعه ای از باورها می‌دانند که در هر مرحله تعیین کنندة چگونگی عملیات ذهنی در استدلال یا قضاوت دربارة موضوعات مورد توجه در حیطة دین است. به طور خلاصه شش مرحلة ایمان از نظر فولر ولوین (1980) به ترتیب زیر است:
مرحله اول ایمان شهودی فرافکنی:
در این مرحله ایمان بیانگر ابراز آرزوهای کودک است. کودکان در سن ۳ تا ۷ سالگی دارای جهت گیری خیالبافانه و تقلیدی هستند، ولی محتوای فکر آن‌ها دارای الگوهای نسبتاً سیال است. در مرحلة اول فولر همانند مرحلة اول قضاوت اخلاقی کلبرگ کودک کاملاً خود میان بین بوده و در عین حال در خصوص تابوهای موجود در جامعه نسبت به برخی از اعمال کاملاً آگاهی دارد.
مرحله دوم ایمان اسطوره ای سطحی:
کودک در این مرحله به درونی کردن داستان‌ها، اعتقادات و جنبه‌های مختلف مربوط به فرهنگ جامعه می‌پردازد. اعتقادات و قواعد اخلاقی در این مرحله کاملاً عینی و سطحی هستند. این مرحله با گسترش و تصریح شکل گیری شخصیت کودک تحت تأثیر ویژگی‌های شخصیتی دیگران همراه است.
مرحله سوم ایمان ترکیبی قراردادی:
در مرحلة سوم نوجوان نسبت به دیدگاه‌ها و باورهای موجود در خارج از خانواده آگاهی می‌یابد. بنابراین در این مقطع ایمان مذهبی در خدمت تدارک جهت یابی منسجم از دنیای متنوع و پیچیده بوده، دیدگاه‌های معارض با یکدیگر را در یک چارچوب کلی با یکدیگر ترکیب کرده وحدت می‌بخشد. مرحله سوم اصولاً در نوجوانی آغاز می‌شود و به اوج خود می‌رسد و در عین حال برای بسیاری از بزرگسالان به عنوان یک تعادل جویی دائمی تلقی شده از این مرحله فراتر نمی‌روند. در مرحلة سوم اگر چه شخص دارای یک «ایدئولوژی» است که شامل مجموعه ای از باورها و ارزش‌های بیش و کم باثبات است، اما این ایدئولوژی را به عنوان یک واقعیت مستقل مورد بررسی و آزمایش قرار نمی‌دهد.
مرحله چهارم ایمان وابسته به طرز تفکر فردیت یافته:
مرحلة چهارم شامل درونی کردن باورهای فرد است. انتقال از مرحلة سوم به چهارم بسیار حائز اهمیت است. چون با این انتقال نوجوان و یا بزرگسال باید مسئولیت پذیرش هرگونه سبک زندگی، ارزش‌ها و تعهدات عملی نسبت به آن‌ها را به عهده گیرد.
مرحله پنجم بازنگری در ایمان تثبیت شده:
در مرحله پنجم علیرغم تثبیت اعتقادات فرد که طی مراحل قبل شکل گرفته است، شاهد بروز یک بحران در اعتقادات شخص هستیم. این تردید و بازنگری نسبت به اعتقادات در فواصل نیمه عمر انسان رخ می‌دهد. فولر و لوین با استفاده از مفاهیم روان تحلیل گری مرحلة پنجم را مورد تجربه و تحلیل قرار می‌دهند. بنابر نظر آن‌ها در این مرحله اطمینان نسبت به ارزش‌ها توسط فشارهای حاصل از سرکوبی بخش هشیار شخصیت در دوران اولیه زندگی زیر سؤ ال و یا مورد بی توجهی قرار می‌گیرد. این نظریه پردازان از به گوش رسیدن پیام‌های مربوط به جنبه‌های عمیق «خود» سخن می گویند. این پیام‌ها شامل بازشناسی انتقادی بخش ناهشیار اجتماعی انسان است. محتوای دینی پیام‌ها عبارت‌اند از: اسطوره‌ها، تصاویر آرمانی و تعصب‌هایی که با توجه به تربیت ناشی از طبقات اجتماعی خاص، سنت‌های مذهبی و گروه‌های قومی بخصوص عمیقاً در «سیستم خود» فرد رسوخ کرده است.
مرحله ششم ایمان جهانی:
همانطور که در مرحله ششم قضاوت اخلاقی کلبرگ مطرح شده است، مرحله ششم از تحول ایمان نیز از جهت وقوع بسیار اندک است. کسانی که مرحلة ششم ایمانی جهانی را تجربه کرده‌اند، احساس رابطة نزدیک و صمیمانه بین خود و جهان پیرامون خود را گزارش کرده‌اند. تجارب مطرح شده در مرحلة ششم تحول ایمان مبنی بر احساس رابطة نزدیک بین فرد و جهان پیرامون را در نظریة فولر تحت عنوان تجربة اوج در افراد خود شکوفا و نیز در توصیفات تجارب دینی مطرح شده توسط ویلیام جیمز (۱۹۰۱) در کتاب گونه‌های تجارب دینی وجه تشابه بسیار زیادی دیده می‌شود. اگر چه نظریه فولر و لوین به عنوان پایه و مبنایی نظری امکان پژوهش‌های سازمان یافته تری را فراهم می‌کند ولی هنوز جمع بندی‌های روشن در زمینة روان شناسی دین نیازمند پژوهش‌های متعددی است. در این مقاله دیدگاه چند تن از روان شناسان غربی در زمینة روان شناسی دین به طور مختصر مطرح شد. علت انتخاب نظریة این روان شناسان در مقالة حاضر و طرح دیدگاه آنان، علاقة آن‌ها به دین و مطالعة آن با نوعی گرایش مثبت آن‌ها به دین بوده است. البته ممکن است نظریات روان شناسان دیگری را نیز بتوان به این مجموعه اضافه کرد. چون بررسی کامل دیدگاه همة روان شناسان در زمینة روان شناسی دین نیازمند نقد و بررسی مبانی جهان بینی و اعتقادات هریک از روان شناسان نسبت به دین است، بنابراین ضروری به نظر می‌رسد تا دیدگاه روان شناسانی که با استفاده از روان شناسی، دین را به عنوان یک متغیر خنثی مانند سایر متغیرها در نظر می‌گیرند و یا حتی آن را به عنوان یک ارزش منفی در نظر می‌گیرند جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
2-5-تعاریف اعتیاد
...

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری وپیشینه تحقیق جهت گیری مذهبی_1546543965_19791_5739_1332.zip0.03 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت