فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه پژوهشی طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال های تنظیم هیجانی (فصل 2) دارای 21 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
2-3 بخش دوم : طرحواره
های ناسازگار اولیه
2-3-1 مقدمه
طرحوارهها را ميتوان ساختارهايي براي بازيابي مفاهيم كلي ذخيره شده در حافظه، يا مجموعهي سازمان يافتهاي از اطلاعات، باورها و فرضها دانست، محتواي هر طرحواره از طريق تجربه
هاي زندگي فردي ساخته و پرداخته ميشود، سازمان مييابد، در ادراك و ارزيابي اطلاعات جديد مورد استفاده قرار ميگيرد . طرحوارهها طرز برخورد و نگرش شخص نسبت به خويشتن، جهان و آينده تعيين ميشود اگر اين طرحوارهها طبيعي و مثبت باشند، گرايش فرد نسبت به همه چيز مثبت، اميدورانه و موفقيتآميز خواهد بود وگرنه چنين كسي خود را ناتوان، بيكفايت و بيارزش خواهد پنداشت و بنابراين احساس خواهد كرد كه در برخورد با مشكلات موانع نفوذ ناپذيري بر سر راه او قرار دارد و هر كاري بكند با شكست و ناكامي روبرو خواهد شد از اين رهگذر فرد نسبت به جهان پيرامون، خويشتن و آينده نگرش منفي پيدا ميكند (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه
ی حمید پور و اندوز، 1392).
2-3-2 طرحواره
. Schema
:
طرحواره الگوي ثابت و درازمدتي است كه در دوران كودكي به وجود آمده و تا زندگي بزرگسالي نيز ادامه يافته است. ما از طريق اين طرحوارهها به جهان نگاه ميكنيم، طرحوارهها باورها و احساسات مهمي در مورد خود و محيط ميباشند كه افراد آنها را بدون چون و چرا پذيرفتهاند آنها خود تداوم بخشند و در برابر تغيير مقاومت زيادي نشان ميدهند. معمولاً اين طرحوارهها به غير از بافت درماني در جاي ديگري تغيير نميكنند. حتي موفقيت قاطع در زندگي نيز براي تغيير آنها كافي به نظر نميرسند طرحوارهها براي زنده ماندنشان ميجنگند و اغلب در اين راه موفقاند. تفكر هر فردي داراي سه سطح مي باشد: نخستين سطح كه نسبتاً به راحتي دست يافتني است، افكار سطحي را شامل ميشود كه آنها را افكار خودآيند مينامد. دومين سطح شامل باورهايي است كه نسبت به سطح اول عميق تر است. سطح سوم در واقع، هسته مركزي همه افكار، تصورات و باورهاي انعطافناپذير را تشكيل ميدهند و «طرحواره» ناميده ميشود. طرحواره در واقع كارگران پشت صحنهاي است كه افكار خودآيند و باورها را هدايت ميكند. طرحوارههاي افسردگي شامل فرضيههاي اساسي هستند مبني بر اينكه «خود» ناتوان، دنياي بيرون پر از مشكلات و آينده نااميد كننده است (یانگ، 1990).
يانگ معتقد است كه طرحواره الگوي ثابت و درازمدتي است كه در دوران كودكي به وجود آمده و تا زندگي بزرگسالي نيز ادامه يافته است. ما از طريق اين طرحوارهها به جهان نگاه ميكنيم، طرحوارهها باورها و احساسات مهمي در مورد خود و محيط ميباشند كه افراد آنها را بدون چون و چرا پذيرفتهاند آنها خود تداوم بخشند و در برابر تغيير مقاومت زيادي نشان ميدهند. معمولاً اين طرحوارهها به غير از بافت درماني در جاي ديگري تغيير نميكنند. حتي موفقيت قاطع در زندگي نيز براي تغيير آنها كافي به نظر نميرسند طرحوارهها براي زنده ماندنشان ميجنگند و اغلب در اين راه موفقاند (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه
ی حمید پور و اندوز، 1392).
طرحواره
ها با توجه به پنج نياز اصلي (تحولي) :1- پيوستگي و پذيرش 2- خودگرداني و استقلال 3- محدوديتهاي منطقي 4- خود جهت مندي 5- بيان خود و خود انگيختگي، به پنج حوزة وسيع نقسيم مي
شوند. اگر اين پنج نياز تحولي دركودك از سوي والدين ارضاء نشود، به ترتيب اين طرحواره
ها (1- بريدگي و طرد 2- خودگرداني مختل 3- محدوديتهاي غيرمنطقي 4- ديگرجهت مندي 5- بازداري و نگراني مداوم) به وجود مي
آيند. پس هنگامي كه رفتار والدين و شرايط محيط در حد بهينه و مطلوب باشد، در ساختار شخصيت كودكان در اين پنج حوزه شيوه و الگويي بهنجار ساخته مي
شود . چنانچه والدين و شرايط محيط در حد بهينه و مطلوب نباشد كودك مستعد ايجاد طرحواره
هاي ناكارآمد اوليه در يك يا چند حوزه مي
شود و هسته مركزي شخصيت انسان را تشكيل مي
دهند (یانگ، 1999).
طرحواره: واژه طرحواره در روان شناسی و به طور گسترده
تر در حوزه
ی شناختی، تاریخچه
ای غنی و برجسته دارد. در حوضه
ی رشد شناختی، طرحواره را به صورت قالبی در نظر می
گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می
گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند. علاوه بر این، ادراک از طریق طرح واره، واسطه
مندی می
شود و پاسخهای افراد نیز توسط طرحواره جهت پیدا می
کنند. طرحواره، بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده
ی یک واقعه است. به عبارت دیگر، طرحی کلی از عناصر برجسته
ی یک واقعه را طرحواره می
گویند (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه
ی حمیدپور و اندوز، 1392).
2-3-3 طرحواره
های ناسازگار اوليه (
SME
):
طرحوارههاي ناكارآمد اوليه عميق
ترين سطح شناخت هستند و اصول ثابت و دراز مدتي هستند كه در دوران كودكي به وجود ميآيند، در زندگي بزرگسالي تداوم مييابند و با ناكارآمدي زياد مشخص ميشوند. اين طرحوارههاي الگويي براي پردازش تجارب بعدي محسوب ميشوند. ابعاد طرحوارههاي ناكارآمد اوليه عبارتند از: الف- بريدگي و طرد ب- خودگرداني مختل ج- محدوديتهاي غيرمنطقي د- ديگر جهت مندي و- بازداري و نگراني مفرط (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه
ی حمید پور و اندوز، 1392).
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهشی طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال های تنظیم هیجانی (فصل 2)_1546545251_19778_5739_1227.zip0.08 MB |