خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
ادبیات نظری  وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق اوقات فراغت جوانان و دانشجویان
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری انحرافات جنسی
ادبیات نظری انحرافات جنسی
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
ادبیات نظری بحران و مدیریت بحران
قیمت : 19,000 تومان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
ادبیات نظری تحقیق افسردگی در زنان
قیمت : 19,000 تومان

ادبیات نظری و پیشینه پژوهش دیدگاه های سلامت روانی و اختلال کودکان بیش فعال ، کمبود توجه

ادبیات نظری و پیشینه پژوهش دیدگاه های سلامت روانی و اختلال کودکان بیش فعال ، کمبود توجه

فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق ادبیات نظری و پیشینه پژوهش دیدگاه های سلامت روانی و اختلال کودکان بیش فعال - کمبود توجه دارای 42 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::


فصل دوم
مبانی نظری و پژوهش
مبانی نظری
بخش اول: سلامت روانی
تمامي انسان‌هاي زنده از توان سلامت معيني برخوردارند كه بايد براي نيل به تندرستي كامل ودوري از بيماري براي توسعه آن تلاش نمايند. شيوه‌هاي زندگي مرسوم بين انسان‌ها، تأثير مهمي بر سلامت و تندرستي آنان دارد. گذار اپيدميولوژيكي كه اخيراً به علت تغيير در شرايط و شيوه‌هاي زندگي مشهود است، بار دوگانه بيماري‌هاي واگير و غيرواگير را در بسياري از كشورهاي منطقه مديترانه شرقي افزايش داده است. دراين منطقه، بيماري‌هاي ناشي از الگوهاي شيوه زندگي ناسالم به صدر فهرست دلايل بيماري و مرگ‌ومير انتقال يافته است. بنابراين ضروري است كه توجهي جدي به عوامل مؤثر در افزايش وسعت بيماري‌ها، آغاز شود. سرمايه‌گذاري براي خلق فرهنگ ارتقاي سلامت، در ابتدا موجب برخورداري از موقعيت‌هاي اجتماعي بهتر و در دراز مدت منجر به برخورداري از مزاياي مورد انتظار و بهبود سلامت ملل مي‌شود. سلامت انسان، تنها سلامت جسماني نيست. مهمتر از آن سلامت اخلاقي، ذهني آرام و متمركز است. فقط چنين ذهني مي‌تواند به شفاي جسم كمك كند (ضعیفی، 1389).
از ديدگاه اسلامي سلامت روان شامل افزايش توانايي‌هاي افراد و جامعه و قادرسازي آنها در دستيابي به اهداف مورد نظر مي‌باشد. بهداشت‌روان به همه ما مربوط است، نه فقط به كساني كه از بيماري رنج مي‌برند. متأسفانه در بخش عظيمي از دنيا به بهداشت‌روان و بيماري رواني به اندازه سلامت جسماني و بيماري جسمي اهميت داده نمي‌شود و مورد بي‌توجهي و غفلت واقع مي‌شود (ضعیفی، 1389).
به طور كلي در سالهاي اخير مسأله «بهداشت رواني» خود را به عنوان يكي از دغدغه‌هاي اصلي افراد و سازمان‌هاي مسئول امور بهداشتي در سراسر جهان و به ويژه سازمان جهاني بهداشت (
WHO
) مطرح نموده. تا آنجا‌ كه سال 2001 ميلادي از سوي
WHO
به عنوان سال بهداشت رواني و با شعار «غفلت بس است، مراقبت كنيم»
-Stop exclusion , dere to care
تعيين و معرفي گرديده است. از طرفي اهميت ويژه‌اي كه سازمان جهاني بهداشت براي اين مسأله قايل گرديده سبب شده تا «بهداشت رواني » و مقولات مرتبط با آن، به عنوان يكي از محورهاي اساسي، مورد توجه پژوهشگران و صاحب‌نظران علوم بهداشتي قرار گرفته، آنان را وادار نمايد، ضمن بهره‌گيري از ابزارهاي موجود در عرصه پژوهش، به سنجش وضعيت بهداشت رواني جوامع انساني و ارائه راهكارهايي در جهت ارتقا و بهبود كيفيت سلامت رواني افراد جامعه بپردازند (گنجی ، 1385) .
مرز بين سلامت و اختلال رواني گاهي چنان با هم در مي‌آميزد كه اطلاق سلامت يا بيماري به فرد مشكل به نظر مي‌رسد.
به طور كلي فردي از نظر سلامت عمومی، سالم است كه تعادل بين رفتارها و كنترل او در مواجه با مشكلات اجتماعي وجود داشته باشد.
سلامت فكر و روان عبارت است از قابليت موزون و هماهنگ شدن با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي حل تضادها و تمايلات شخصي بطور منطقي و عادلانه و مناسب (رضائيان، 1380).
تعریف لاروس
-
Larous
از سلامت عمومی: استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند و مؤثر كار كردن، براي موقعيت‌هاي دشوار انعطاف‌پذير بودن و براي بازيابي تعادل خود، توانايي داشتن (به نقل از حيدري، 1384).
از نظر سازمان بهداشت جهاني
- World Health organization
، بهداشت عمومی يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني، جسمي، نه فقط فقدان بيماري يا ناتواني (حسين آزاد، 1387).
فرد داراي سلامت عمومی به نظر آدلر
-Adler
، روابط خانوادگي صميمي و مطلوبي دارد و جايگاه خود را در گروههاي اجتماعي به درستي مي‌شناسد، در زندگي هدفمند و غايت مداراست و اعمال او مبتني بر تعقيب اين اهداف است.
سلامت عمومی به عقيده اسكينر
-B. F. Skinner
، معادل با رفتار منطبق با قوانين و ضوابط جامعه است و چنين انساني وقتي با مشكل روبرو مي‌شود از طريق شيوه ي اصلاح رفتار براي بهبود و به هنجار كردن رفتار خود به طور متناوب استفاده مي‌جويد.
به عقيده اريكسون
-E.Erikson
: سلامت روانشناختي هر فرد به همان اندازه است كه توانسته است توانايي متناسب با هر كدام از مراحل زندگي را كسب كند.
از نظر فرويد: شخص سالم از مكانيزمهاي دفاعي نوع دوستي، شوخ طبعي، پارسايي و والايش استفاده مي‌كند (میر غلامی، 1387).
عملكرد موفق، كاركردهاي رواني در قالب تفكر، خلق و رفتار كه منجر به فعاليتهاي ثمربخش، روابط ارضاء كننده با ديگران و توانايي انطباق و مدارا با تمایلات مي شود. (کاپلان و سادوک، 2003).
سلامت رواني به مفهوم تأمين و رشد سلامت رواني فردي_ اجتماعي و پيشگيري از ابتلا و درمان مناسب بيماري رواني و توانبخشي بيماران رواني است ( صالحي، 1386).
در تعريف سلامت روان و شاخص‌هاي آن ديدگاههاي گوناگون وجود دارد. به عنوان مثال: روان‌كاوان معتقدند شخص از سلامت روان برخوردار است كه «خود» در ساختار شخصيت او به تكامل لازم رسيده باشد و بتواند تعارض‌هاي ميان خواست‌هاي «نهاد» و محدوديت‌هاي «فراخود» را بر اساس عقل و منطق حل كند. گروهي ديگر از روان‌شناسان و روان درمانگران فردي را از لحاظ رواني سالم مي‌دانند كه احساس اجتماعي در او رشد يابد و قادر است ارتباط سازنده‌اي با ديگران برقرار سازد. چنين كسي ضمن احساس احترام نسبت به خود و ديگران، كمبودهاي خويش را قبول دارد و انعطاف‌پذير است. بعضي ديگر از متخصصان، سلامت روان را منوط به ارضاي دو نياز اساسي در انسان مي‌دانند.
يكي درگيري عاطفي با ديگران و ديگري احساس موفقيت و ارزش در زندگي رفتار درمانگران، سلامت رواني را بر مبناي تاثير عوامل محيطي بر يادگيري و سازگاري فرد تبيين مي‌كنند (نوابي‌نژاد، 1379).
مي‌توان گفت شخص سالم فردي است كه ادراك نسبتاً دقيق از واقعيت دارد و براي رسيدن به هدف‌هاي خويش بر اساس عقل و منطق عمل مي‌كند، نسبت به خود نگرشي مثبت دارد و با ديگران سازگار است و در زندگي غالباً شاد بوده، قادر است ناكامي‌ها را تحمل كند. از آنجا كه اساس سلامت روان آدمي در طي دوره كودكي و نوجواني و عوامل موثر در تامين آن شايان توجه و اهميت فوق‌العاده است.
امروزه روان‌شناسي، روابط متقابل سلامت تن و روان را مورد تائيد و تاكيد قرار مي‌دهد. به اين معني كه داشتن روان سالم مستلزم بدني سالم و لازمه بدن سالم نيز برخورداري از رواني سالم است. از اين رو ترديدي نيست كه سلامت جسماني كودك يا نوجوان در سلامت رواني او نقشي مهمي دارد (رحيميان، 1378).
بهداشت رواني، رشته‌اي تخصصي از بهداشت عمومي است، كه در زمينه كاستن بيماريهاي رواني در يك اجتماعي فعاليت مي‌نمايد و بررسي انواع مختلف اختلالات رواني و عوامل موثري كه در بروز آنها نقش دارند، در قلمرو كار اين علم مي‌باشد. شناخت طرز ايجاد اختلالات رواني قدم اول برنامه‌ريزي براي اقدامات پيشگيري به حساب مي‌آيد. پس از شناخت علتهاي بوجود آورنده اختلالات رواني، وظيفه دست اندركاران اين رشته، مطالعه راههاي از بين بردن علتهاي مذبور يا غلبه بر آنها مي‌باشد. با توجه به اينكه بروز اختلالات رواني مجموعه عوامل زيستي- رواني- اجتماعي دخالت دارند، روشهاي پيشگيري از اين اختلالات نيز چند بعدي هستند و بايد در ابعاد زيستي رواني و اجتماعي مورد توجه قرار گيرند (شاملو، 1381).
بهداشت رواني به معناي سلامت فكر مي‌باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت رواني است كه خود مي‌تواند نسبت به ايجاد سيستم باارزشي در مورد ايجاد تحرك و پيشرفت و تكامل در حد فردي، ملي و بين‌المللي كمك نمايد. زيرا وقتي سلامت رواني شناخته شد، نسبت به دستيابي به آن اقدام مي‌شود و راه براي تكامل فردي و اجتماعي باز مي‌گردد (شاملو، 1380).
فرهنگ بزرگ روان‌شناسي لاروس، بهداشت رواني را چنين تعريف كرد: «استعداد روان براي هماهنگي، خوشايند و موثر كار كردن» براي موقعيتهاي دشوار، انعطاف‌پذير بودن و براي بازيابي تعادل خود، توانايي داشتن».
...

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

ادبیات نظری و پیشینه پژوهش دیدگاه های سلامت روانی و اختلال کودکان بیش فعال - کمبود توجه_1546888139_19720_5739_1633.zip0.09 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت